ایمان دارای چند رکن است؟
ایمان مغز و هسته ی هر دین الهی است که تمام آموزه های آن دین به دور ایمان گرد هم می آیند و معنا می یابند. حال آنکه میتوان ایدئولوژی را نقطه مقابل ایمان دانست چرا که ایدئولوژی (Ideology) مفهومی بسیار بحث انگیز و خاص در علوم اجتماعی است که به صورت عامیانه مرام نامیده میشود که مجموعهای از باورهایی است که به عنوان مرجعِ توجیهِ اعمال، رفتار و انتظاراتِ افراد عمل میکند. نگاه ایدئولوژیک آموزه ها را به همه ساحت های زمینی زندگی انسانی پیوند میزند و میخواهد هر چیزی را به نحوی به دین مربوط کند و در این راه به بحث ایمان هم کاری ندارد. به همین سبب جنبش های ایدئولوژیک دینی، ممکن است برای دستیابی به اهداف خود، دست به کارهایی بزنند که با روح ایمان سازگاری چندانی هم نداشته باشد. ایمان از بعد لغوی یعنی تصدیق و اعتقاد قلبی به کسی یاچیزی و از بعد معنای اصطلاحی یعنی :
- اعتقاد و تصدیق قلبی به خدا
- اعتقاد و تصدیق قلبی روزقیامت
- اعتقاد و تصدیق قلبی کتب آسمانی
- اعتقاد و تصدیق قلبی ملائکه
- اعتقاد و تصدیق قلبی پیامبران
- اعتقاد و تصدیق قلبی ائمه
- اعتقاد و تصدیق قلبی امور غیب و الهی
ایمان در تعریف برون دینی، باوری استوار و مستقل از خرد یا تجربه بوده و به نوعی یک جور “ایده” است که معمولاً نوعی دین و مجموعهای از ایدههای کلی و جزئی است.
ایمان در قرآن
ایمان در اسلام باور درونی است که انسان با آن به وحدت میرسد و دیگر جدایی میان انسان و ایمان وجود ندارد. از نظر قرآن محل ایمان قلب یعنی درونی ترین قسمت ادراک انسان است در حالی که محل «اسلام» عقل است.
قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلٰکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ ۖ … (سوره حجرات، آیه ۱۴)
بادیه نشینان گفتند: ما ایمان آوردهایم. بگو: ایمان نیاوردهاید، بلکه بگویید اسلام آوردهایم زیرا هنوز ایمان در دل هایتان وارد نشده است
ممکن است کسی اسلام آورده (دین اسلام را پذیرفته باشد) اما در دوگانگی ها، نتواند بر مبنای آن عمل کند، اما فرد مؤمن همواره بر اساس باور درونی اش میاندیشد و رفتار میکند. بدون ایمان، معجزات، پذیرفتن آموزههای مذهبی، آیات کتاب مقدس و اصول کلی دیگر ناممکن است.
ارکان ایمان در قرآن
ارکان ایمان در قرآن شامل موارد زیر است:
- ایمان به خدا
- ایمان به فرشتگان
- ایمان به پیامبران
- ایمان به کتب آسمانی
- ایمان به روز آخرت و بازگشت به سوی خدا
یَا أَیّهَا الّذِینَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الّذِی نَزّلَ عَلَی رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الّذِیَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن یَکْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلّ ضَلاَلاً بَعِیدًا
(سوره النسا آیه ۱۳۶)
ایمان آورید به خدا و فرشتگان و کتب آسمانی و پیامبران و روز آخرت و قضا و قدر خوب و بد
ایمان در اسلام یعنی چه؟
در نظر اسلام خدا و روح و عالم غیب اساس توحید و فلسفه اسلامی بشمار میرود، بنابراین ایمان به این حقایق برای مسلمانان اساسی و اصولی است و کسی که به این اصول ایمان نداشته باشد نمیتواند ایدئولوژی و مکتب اسلام را بپذیرد. برای رسیدن به این حقایق راههای مختلفی وجود دارد، عدهای سعی میکنند از راه منطق، از راه فلسفه، از راه علم، از راه تجربه، از راههای مختلفی به این حقایق برسند.
کتاب انسان و خدا اثر دکتر چمران : «همانطور که میدانید علم ما کافی نیست و نمیتواند که خدا را و ماوراء الطبیعه را و روح را دریابد، در این شکی نیست که حدود و محدودیت علم اجازه نمیدهد که اشیاء ماوراء علم در حیطه تجربه درآید، بنابراین راه دیگری لازم است. برای رسیدن به این اصول ما از انسان شروع میکنیم. میگوئیم که انسان خلیفه خداست در زمین، تجلی خداست بر روی این آب و خاک و بنابراین اگر انسان را بشناسیم و قدرت او را و حدود او را تشخیص دهیم چه بسا که قادر خواهیم بود حقایقی را دربارهٔ روح و خدا و ماوراءالطبیعه نیز درک کنیم؛ بنابراین روش و برخورد ما در این جهت است که سعی کنیم انسان را بشناسیم و با تجاربی که با زندگی روزمره این انسان سر و کار دارد به این حقایق برسیم. برای شناخت این انسان ابتدا یک تئوری و نظریه برای دوستان مطرح میکنم و بعد سعی میکنم که این نظریه را با تجربه اثبات کنم، بنابراین چیزی را که بیان میکنم یک زیر بنا و اساس برای بحث فلسفی ما در آینده خواهد بود و آن در رابطه با شناخت انسان است.»
ایمان در مسیحیت
ترجمه کلمه ایمان در عهد جدید برگرفته از کلمه یونانی πίστις است که همچنین میتوان آن را اعتقاد یا اعتماد نیز ترجمه کرد. در مسیحیت دیدگاههای مختلفی راجع به ماهیت ایمان وجود دارد. برخی ایمان را به عنوان اثبات کننده و دلیلی برای متقاعد شدن دربارهٔ درست بودن چیزی میدانند. در این دیدگاه، شخص زمانی درستی چیزی را قبول میکند که همراه با شواهد کافی ارائه شده باشد. الهیدان گرگ بوید برعکس این استدلال معتقد است که ایمان شامل تردید و شک می باشد. دیدگاههای مختلفی راجع به پیامدهای ایمان موجود است. برخی معتقدند ایمان حقیقی منجر به انجام اعمال نیک میشود، در حالی که دیگران معتقدند چون ایمان به عیسی مسیح زندگی جاودان به ارمغان میاورد، لزوماً باعث اعمال نیک نمیشود. صرف نظر از اینکه عقیده یک مسیحی به کدام رویکرد اعتقادی نزدیک تر است، همه در اینکه ایمان مسیحی بر پایه آرمانها و تعالیم زندگی عیسی مسیح استوار است، هم نظر هستند. فرد مسیحی رازها و برکات و فیض خدا را میبیند، و به جستجوی دانستن و اطاعت از خدا روی میآورد. برای یک مسیحی، ایمان راکد و بی حرکت نیست، بلکه باعث یادگیری بیشتر او دربارهٔ خدا و رشد معنوی او میشود. خدا خاستگاه و مبدأ ایمان مسیحی است.
در مسیحیت، ایمان باعث تغییر میشود بطوریکه به جستجوی درک بزرگتری از خدا میانجامد. ایمان، فیدیسم یا اطاعت ساده از مجموعه ای از قوانین و احکام نیست. قبل از اینکه یک مسیحی ایمان داشته باشد، باید بداند به چه کسی و به چه چیزی ایمان دارد. بدون درک این مطلب، ایمان حقیقی امکانپذیر نیست؛ و این مفهوم در بنیان اجتماعات ایمانداران، کتاب مقدس،سنتها و تجربههای شخصی فرد ایماندار ریشه دواندهاست. در ترجمههای انگلیسی عهد جدید، کلمه ایمان به طور کلی به اسم یونانی πίστις (پیستیس) یا فعل یونانی πιστεύω (پیستئو) به معنای اعتماد داشتن، اطمینان داشتن، مورد اطمینان بودن و خاطر جمع بودن اشاره دارد.
تفاوت ایمان اسلامی با ایمان مسیحی
تعریفهای گروههای یاد شده از ایمان نشان میدهد که در نظر آنان ایمان اسلامی «دستآوردی انسانی» است که برای شخص مؤمن حاصل میشود. در فطرت، یا عقل، یا تواناییهای انسان این سرمایه برحسب آفرینش وجود دارد که خداوند و پیامبران و کتابهای او را بشناسد و به آنها ایمان آورد و با ایمان زندگی کند. ایمان در این مفهوم ایمان به یک «راز» نیست. ظاهراً از این جهت تفاوت اساسی میان ایمان اسلامی و ایمان مسیحی وجود دارد. ایمان مسیحی ایمان به یک «راز» است. در مسیحیت، هم وحی یک حقیقت مافوق طبیعی است و هم ایمان؛ و این دو حقیقت مافوق طبیعی، قلمرو آشکار شدن رازگونهٔ خداوند برای انسان از طریق عیسی مسیح است.
شناخت انسان و ایمان
در شناخت انسان سه قسمت مهم و متمایز تشخیص میدهیم:
- جسم
- نفس
- روح
در اکثر بحثهای فلسفی که عده زیادی مطرح میکنند انسان را به دو عامل تقسیم میکنند، میگویند قسمت مادی و قسمت معنوی یا قسمت مادی و قسمت روحی. ولی در این تجزیه و تحلیلی که هم اکنون مطرح میکنم میبینم که انسان به سه جزء تقسیم میشود و نفس و روح با هم اختلاف کلی دارند، یک حقیقت نیستند، دو حقیقت هستند که سعی میکنم در این بحث این موضوع را برای شما روشن کنم، حتی در لغت فرانسه و انگلیسی هم بین نفس و روح اختلافی وجود دارد، روح را به انگلیسی «اسپریت» Spirit و نفس را «سٌل» Soul می گوئیم : “عشق برابر است با ایمان” و هر دو یک شخصیت هستند مثل فرق خدا در هر گونه زبان یعنی اگر به عشق رسیدی (ارسلت الی ایمان) ایمان خود را قوی کنید…
رابطه ایمان با عقل
امام صادق شیعیان: عقل راهنمای مؤمن است.
در این باره که ایمان دینى بر چه پایه یا پایه هایى بنا مىشود، متکلّمان شیعه چند نظریّه مطرح ساختهاند. برخى بر آن اند که ایمان تنها یک رکن دارد و آن، همان باور قلبى است. بنابراین نظرگاه، ایمان، تصدیق به قلب است و اقرار زبان و عمل به ارکان در حقّق آن نقشى ندارند. امّا برخى متکلّمان شیعه ایمان را داراى دو رکن دانستهاند: باور قلبى و اقرار زبانى. اینان معتقدند که ایمان، عبارت از تصدیق به قلب و زبان است و تصدیق قلبى هر چند لازم است، کافى نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «با این که (فرعونیان) در دل یقین داشتند، از روى کبر و ستم آن را انکار کردند». اقرار زبانى نیز به تنهایى کافى نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «اعراب گفتند: ایمان آوردیم. به آنان بگو: ایمان نیاوردهاید؛ بلکه بگویید اسلام آوردهایم». این کسان به زبان بر یگانگى خدا و نبوت و معاد گواهى مىدادند؛ ولى خداوند با صراحت، آنان را بىایمان مىخواند. پس مىتوان دریافت که ایمان بر دو پایه باور و اقرار بنا شده است و هیچ یک به تنهایى کافى نیست. در روایتى از امام على علیه السلام آمده است که ایمان بر چهار رکن استوار است: صبر و یقین و عدل و جهاد. (اصول کافى، ۳/۸۳) برخى متکلمان نیز پنج رکن براى ایمان برشمردهاند: توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد. برخى دیگر بر آناند که ایمان افزون بر باور، اقرار و عمل رکنى دیگر نیز دارد و آن عبارت است از تبلیغ و نشر آیین حق و اقامه دلیل بر مبانى دین و زدودن شک و تردید از قلب بندگان. از مجموع آیات، روایات و نیز دیدگاههاى دانشمندان شیعه برمىآید که ایمان سه پایه دارد: باور قلبى، اقرار زبانى و عمل به ارکان بدنى. درباره این که ایمان دینی بر چه پایه یا پایههایی بنا میشود، متکلمان شیعه چند نظریه مطرح ساختهاند، که به برخی از آنها در این مبحث اشاره شده است.
دیدگاه اول
برخی بر آناند که ایمان تنها یک رکن دارد و آن، همان باور قلبی است. بنابر این نظرگاه، ایمان، تصدیق به قلب است، و اقرار زبان و عمل به ارکان در تحقق آن نقشی ندارند.
دیدگاه دوم
اما برخی متکلمان شیعه ایمان را دارای دو رکن دانستهاند: باور قلبی و اقرار زبانی. اینان معتقدند که ایمان، عبارت از تصدیق به قلب و زبان است و تصدیق قلبی هر چند لازم است، کافی نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «با اینکه (فرعونیان) در دل یقین داشتند، از روی کبر و ستم ، آن را انکار کردند.». اقرار زبانی نیز به تنهایی کافی نیست زیرا خداوند فرموده است:
«اعراب گفتند: ایمان آوردیم. به آنان بگو: ایمان نیاوردهاید؛ بلکه بگویید اسلام آوردهایم.»
این کسان به زبان بر یگانگی خدا و نبوت و معاد گواهی میدادند؛ ولی خداوند با صراحت، آنان را بی ایمان میخواند. پس میتوان دریافت که ایمان بر دو پایه باور و اقرار بنا شده است و هیچ یک به تنهایی کافی نیست.
ارکان ایمان از نگاه روایات
در روایتی از امام علی علیهالسّلام آمده است که ایمان بر چهار رکن استوار است:
- صبر
- یقین
- عدل
- جهاد
برخی متکلمان نیز ارکان ایمان را پنچ مورد بر شمردهاند که شامل موارد زیر است:
- توحید
- عدل
- نبوت
- امامت
- معاد
دیدگاه سوم
برخی دیگر بر آن اند که ایمان افزون بر باور، اقرار و عمل، رکنی دیگر نیز دارد و آن عبارت است از تبلیغ و نشر آیین حق و اقامه دلیل بر مبانی دین و زدودن شک و تردید از قلب بندگان از مجموع آیات ، روایات و نیز دیدگاههای دانشمندان شیعه بر میآید که ایمان سه پایه دارد: باور قلبی، اقرار زبانی و عمل به ارکان بدنی (تعریف ایمان).
در موج باز بخوانیم:
- لیله المبیت چیست؟
- حضرت قاسم کیست؟
- عاقبت حرمله چه شد؟
- یحیی بن زمزم کیست؟
- علت مرگ یزید بن معاویه
- اولین شهید عالم کیست؟
- فرق بین واجبات و ارکان نماز
- اولین حکومت مذهبی در ایران
- داستان حضرت یونس در شکم نهنگ