بیوگرافی ابوالحسن تهامینژاد صداپیشه دکتر ژیواگو
ابوالحسن تهامی نژاد گوینده و دوبلور ایرانی و اولین آنونس گوی حرفه ای ایرانی، متولد ۱۳ مرداد ۱۳۱۷ در شهر تهران است. تهامی نژاد فارغ التحصیل رشته “زبان و ادبیات انگلیسی” و به همین علت مسلط به زبان انگلیسی بوده و از این رو مترجم بسیاری از فیلم ها شده است و به عنوان مدیر دوبلاژ نیز شناخته میشود. وی روزنامه نگار و منتقد دوبله فیلم بوده و اولین کسی است که در ایران، نقد دوبله را به صورت جدی در مطبوعات آغاز کرد. ابوالحسن تهامی نژاد کار خود را با بازی در تاتر آغاز کرد و در سال ۱۳۳۷ به همراه چنگیز جلیلوند برای کار دوبله دعوت به همکاری شد. تهامی نژاد اولین کار دوبله خود را در استودیو آژیر فیلم انجام داد و صدای پر تنین، شیوا و حماسی او خیلی زود نظر همگان را به خود جلب کرد و همین باعث شد کارهایی برای آنونس به او پیشنهاد شده و گوینده آنونس شود. ابوالحسن تهامی نژاد با شروع کار در حوزه گویندگی آنونس به سلطان گویندگی آنونس در ایران تبدیل شد. تهامی نژاد از اوایل دهه ۴۰ به ترجمه و مدیریت فیلم نیز پرداخت. ابوالحسن تهامی نژاد از مدیر دوبلاژان برتر تاریخ دوبله ایران است و دانش آموخته است. ابوالحسن تهامی نژاد داماد سیمین بهبهانی، شاعر معاصر ایرانی است. همسر ابوالحسن تهامی نژاد سرکار خانم دکتر امید بهبهانی نیز مانند مادر خود فردی تحصیل کرده و فرهیخته است. سیمین خلیلی معروف به سیمین بـِهْبَهانی نویسنده و غزل سرای معاصر ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود. سیمین بهبهانی در طول زندگیاش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در ۲۰ کتاب منتشر شدهاند. شعرهایی که سیمین بهبهانی می سرود موضوعاتی همچون :
- عشق به وطن
- انقلاب،زلزله، جنگ، فقر و تنفروشی
- آزادی بیان و حقوق برابر برای زنان
را شامل شده و او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزن های بی سابقه به «نیمای غزل» معروف شد. ابوالحسن تهامی نژاد گوینده حرفهای آنونس است که نخستین بار آنونس گویی را به صورت هنری و حرفهای، با ادبیات ویژه مرسوم کرد. وی همچنین روزنامه نگار و منتقد دوبله فیلم بوده و اولین کسی است که نقد دوبله را به صورت جدی در مطبوعات آغاز کرد.
ابوالحسن تهامینژاد در دوبله نقش کریستوفر پلامر
دوبله نقش کریستوفر پلامر
آنونس دوبله سلیمان و ملکه سبا : گوینده ابوالحسن تهامینژاد
آنونس دوبله سلیمان و ملکه سبا
دکتر ژیواگو
فیلم به ظاهر داستان زندگی پزشکی شاعر به نام یوری ژیواگو اما در واقع آینهای از جامعه روسیه در نیمه اول قرن بیستم است. مصائبی که ژیواگو دچار آن میشود، درد و رنجی است که طبقه متوسط روسیه در دوران زمامداری استالین وپس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ به آن مبتلا میگردد.نام کتاب “دکتر ژیواگو” برگرفته از شخصیت اول آن “یک دکتر شاعر” بوده و داستان مردی را به تصویر میکشد که عاشق دو زن است و این موضوع همزمان با انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و سپس جنگ داخلی ۱۹۱۸–۱۹۲۰ این کشور است. درونمایهٔ داستان زندگی مردی است که حوادث بیرونی که از دسترس او خارج هستند مسیر زندگیش را دگرگون میسازند.
ورود به عرصه هنر از زبان ابوالحسن تهامی نژاد
ابوالحسن تهامی نژاد: «در همان سال ها در آزمون پذیرش هنرجو برای تئاتر تهران شرکت کردم. آقایی به نام دکتر فتح الله والا، تازه کار تحقیق و تحصیل خود در رشته تئاتر را در کشورهای فرانسه و انگلیس تمام کرده بود و می خواست در تئاتر تهران کار آموزش باهنرجویان تازه کار را شروع کند. در آزمون ورودی، خود دکتر والا با چند بازیگر صاحبنام مسوول برگزاری امتحان بودند و باید یا یک شعر را دکلمه می کردی یا یک قطعه را به صورت پانتومیم اجرا می کردی. من به همراه دوست عزیزم چنگیز جلیلوند با بهترین نمره قبول و وارد گروه شدیم، منتهی چنگیز چون چهره بهتری داشت نقش های جوان را اجرا می کرد و من به خاطر فیزیک چهره ام، نقش های میانسال و آدم های پیر را بازی می کردم. تمام این بازی ها در تئاتر تهران اجرا می شد.» ابوالحسن تهامی نژاد : «اکثر خانواده ها در آن زمان با سینما و تئاتر مشکل داشتند، مثل پدر من که شدیدا با سینما مخالف بود. من به صورت پنهانی آن را دنبال می کردم وبا توجه به دوری مسیر دبیرستان دارالفنون و عدم ارتباط با بچه محل ها هیچ کس متوجه من نبود و من با خیال راحت به کارم ادامه می دادم، در آن موقع فقط من از محلمان به دارالفنون می رفتم، بقیه بچه محل ها در همان حوالی تحصیل می کردند و از این بابت کسی مزاحم نبود تا راپرت ما را به خانواده ام بدهد.»
همراهی ابوالحسن تهامی نژاد با چنگیز جلیلوند
ابوالحسن تهامی نژاد: «همیشه به اتفاق چنگیز جلیلوند به سینما می رفتیم. همان زمان ها هر دوی مامتوجه شده بودیم که صدای خوبی داریم و می دانستیم که برای دوبله فیلم های جدید امکانات دوبله وارد ایران شده و کار دوبله آن فیلم ها در داخل انجام می شود. بنابراین چند بار از کنعان کیانی خدا بیامرز درخواست کردیم که ما را با خود به استودیو دوبله ببرد چون متوجه شده بودیم او در زمینه دوبله فعالیت دارد ولی او هم دایم قول می داد و اجرا نمی کرد. شاید دلش نمی خواست… تا اینکه یک روز یکی از بازیگران مشهور فیلم های فارسی به شوخی به ما گفت که کنعان دودستی میز دوبله را چسبیده و می ترسد شما را ببرد آنجا و رقیبش بشوید! بعد هم به ما آدرس استودیو آژیر فیلم را داد و گفت فردا راس ساعت ۱۰ آنجا باشید. این موضوع مربوط به سال ۱۳۳۷ می شود. فردای آن روز به استودیو رفتیم و بعد از صحبت با ژوزف واعظیان مدیر استودیو آژیر فیلم با ماهی ۲۵۰ تومان حقوق قرارداد بستیم تا در قسمت دوبلاژ آنجا فعالیت کنیم. همان لحظه بعد از قرارداد حسین مدنی، مدیر دوبلاژ را صدا کرد و ما را به او معرفی کرد تا با او همکاری کنیم.»

عکس ابوالحسن تهامی نژاد

عکس ابوالحسن تهامی نژاد

ابوالحسن تهامی نژاد
ابوالحسن تهامی نژاد و دوبله
ابوالحسن تهامی نژاد: «کار دوبله یک شاخه از هنرپیشگی است و شما باید خصیصه اصلی یعنی هنرپیشه بودن را در وجود خود داشته باشید تا در کار دوبله موفق شوید. صدا آنچنان برای دوبله ملاک نیست، باید جوهره هنری و ذاتی را برای ارایه و از عهده برآمدن نقش ها داشته باشید و بتوانید با فرو رفتن در حس و جلد بازیگر فیلم لحظه های شادی و غم و هیجان را به بهترین نحو ارایه دهید و ما از همان روز اول کار شروع کردیم به نظر دادن و عوض کردن دیالوگ ها، طوری که بعد از ۲ سال سابقه کار و تجربه اندوزی، چنگیز جزو گویندگان درجه یک شد و من هم مدیر دوبلاژ شدم.»
اولین مدیریت دوبلاژ توسط ابوالحسن تهامی نژاد
ابوالحسن تهامی نژاد: «اولین فیلمی که مدیریت دوبلاژ را به عهده داشتم فیلمی به نام تپه عشق از ساخته های ساموئل خاچیکیان بود. البته بعدها یاد آن مرحوم نماند که من این فیلم را دوبله کردم و مدیریت دوبلاژ این فیلم در کتاب تاریخ سینمای ایران به نام آقای هوشنگ مرادی نوشته شده است. کاردوم من هم فیلم در جست وجوی داماد بود که در استودیوی آژیر فیلم ساخته شد که آنونس آن فیلم نیز از اولین آنونس های من بود.البته علاقه به گویندگی آنونس ازدوره دبیرستان در وجود من بود. سینما که می رفتم وقتی آنونس فیلم ها را به زبان انگلیسی می دیدم بعضی ازآنها از لحاظ جذابیت آنقدر روی من تاثیر داشت که بعضی از کلمات انگلیسی آن را حفظ و دایم با خودم تکرار می کردم. البته آنونس ها و تبلیغات به زبان های مختلف ارایه می شد، یکی هندی بود، آن دیگری ایتالیایی و اکثرا هم انگلیسی. از همان زمان حس می کردم که من این کار را می توانم به صورت حرفه ای انجام دهم و بعدها که وارد استودیو آژیر فیلم شدم وبه دانشکده زبان و ادبیات انگلیسی رفتم، از سال دوم دانشکده کار آنونس را به صورت حرفه ای شروع کردم.»
زندگینامه ابوالحسن تهامی نژاد
ابوالحسن تهامی نژاد در مدرسه دارالفنون تحصیل کرده و از سال ۱۳۳۷ فعالیت خود در زمینه ی دوبله فارسی را آغاز کرده است. به دلیل قابلیت های منحصر به فردش خیلی زود به مقام مدیریت دوبلاژ رسیده. در همان سالهای اول با دوبله فیلم رومئو و ژولیت (۱۹۳۶) به کارگردانی جرج کیوکر توانایی بی حد و حصرش را در دست و پنجه نرم کردن با کلام فاخر را از خود نشان داد. فیلمی که اگرچه توسط نگارنده دیده نشده و ظاهراً نسخه ای از آن هم در دسترس نیست، اما در همان سالها توجه همگان را به این «پدیده»ی دوبله فارسی جلب کرده است.از میانه ی دهه ی ۱۳۴۰ دوران درخشان فعالیت تهامی در دوبله فارسی آغاز می شود. در آن سالها او جواهری پرستیدنی را به تاریخ دوبله ی فارسی تقدیم می کند. گوهری که متأسفانه هنوز هم برای نسل جدید ناشناخته باقی مانده: خداحافظ چارلی (۱۹۶۴) به کارگردانی وینسنت مینه لی.یکی از بهترینِ بهترین ها در تاریخ دوبله فارسی. چارلی توسط والتر ماتائو (در نقش یک تهیه کننده ی بانفوذ و دن ژوان صفت) کشته می شود. بعد روح او در کالبد دبی رینولدزِ جذاب حلول می کند و سروقت صمیمی ترین دوستِ چارلی با بازی تونی کرتیس، و ماتائوی دن ژوان می رود. کمدی بی نهایت جذابی بر اساس نوشته ی جرج اکسلراد که در حد غیرقابل وصفی از معروفترین اقتباس سینمایی از آثار او (خارش هفت ساله بیلی وایلدر) فراتر می رود.
تاجی احمدی به جای دبی رینولدز و منصور غزنوی به جای تونی کرتیس نقش گفته اند. اما خود تهامی که مدیر دوبلاژ هم بوده با مهارتی جادویی جای ماتائو سخن گفته. ابوالحسن تهامی نژاد کلامی سحرآمیز را وارد گویش این نقش می کند. ماتائو در عین حال که کاملاً ادبی سخن می گوید، اما کلامش هم روان و هم کمدی است. «جرج! هیچ می دانی من خوشوقتم که برای گشودن این گره، تو مرا انتخاب کردی؟ چرایی این امر بدین شرح است: الف)برای اینکه من اساساً انسان عاشق پیشه ای هستم. ب)تو دوست منی. ج)من مردی با تدبیرم. د)تا اندازه ای ناپاکم و… ناپاکی ام در این میان عامل اصلی است!» ابوالحسن تهامی نژاد در سالهای میانی این دهه، در فیلمهای آوای موسیقی و بانوی زیبای من به مدیریت دوبلاژ علی کسمایی به ترتیب به جای کریستوفر پلامر و رکس هریسون جلوه ای دیگر از توانایی اش را در تاریخ دوبله فارسی عرضه می کند. (و عموماً برای نسل جدید با همین نقش ها شناخته شده است.) در اواخر این دهه با دوبله فیلمهایی مانند دکتر فاستوس، و شیر در زمستان دروازه ای جدید را پیش روی دوبله ی فیلمهای تاریخی می گشاید. و با فیلم چه کسی از ویرجینیاولف می ترسد؟ عملاً تمام تاریخ دوبله فارسی را به هماوردی می طلبد و البته سربلند از این مصاف بیرون می آید.
در اوائل دهه ی ۱۳۵۰ ابوالحسن تهامی نژاد با دوبله ی فیلم ظرف عسل (۱۹۷۴) به کارگردانی جوزف ال منکیه ویتس ثابت می کند هنوز استاد مسلم و بی همتای عرصه ی کلام و لحن در دوبله فارسی خود اوست. و با دوبله ی فیلم راکی (۱۹۷۶) به کارگردانی جان. جی. آویلدسن ثابت می کند همانقدر که بر دوبله آثار فاخر یا پیچیده و عمیق تسلط دارد، می تواند از پسِ فیلمهایی با گویشِ به شدت عامیانه هم برآید. کما اینکه راکی در دوبله فارسی چنان ظرافت های زبانی را داراست که از پسِ گذشت بیش از سی سال هنوز همتا و نمونه ای حتی قابل رقابت با آن دیده نشده است.از دیگر فیلم های مهمی که ابوالحسن تهامی نژاد دوبله کرده می توان :
- شورش در بونتی
- کمدین ها
- کفش های ماهیگیر
- تابستان ۴۲
- تعقیب
- بانی و کلاید
- حماسه ی کیبل هوگ
- این گروه خشن
- این فرار مرگبار
- توپ های سن سباستین
- رام کردن زن سرکش
- سری فیلم های که لاندابوزانکا در آن بازی کرده (با آن تیپ سازیِ چشمگیر صدا)
- معما
- بابا غاز
- راه نرو بدو
- این تماس جادویی
- شب ایگوانا
را نام برد. بخش دیگری از فعالیت تهامی به دوبله در حوزه ی فیلمهای ایرانی مربوط می شود. او فیلمهای مهمی همچون رگبار، داش آکل، ستارخان، و بی تا را دوبله کرده. اما در فیلم های ایرانیِ قبل از انقلاب بسیار کم سخن گفته. به اعتقاد من بخش مهمی از محدود بودن فعالیت او در سینمای ایران در دوران قبل از انقلاب، مسلط بودن پسند و سلیقه ی کمتر فرهنگی و متمایل به مسلکِ جاهلی در آن دوران بوده است. طبیعی است تهامی که اصولاً معمار فرهنگ در هنر دوبله فارسی بوده نمی توانسته چندان جایگاهی در آن سینما داشته باشد.