در اختلافات زناشویی چه کنیم؟
آنچنان که در پیامهای قبلی گفته شد ، اینکه نوع و شکل اتفاقی که مفهوم خیانت گرفته چه هست و با توجه به اینکه همسر او چگونه باشد و چگونه فکر کند ، واکنش به این اتفاق از بی تفاوتی و یا صحبت و گله کوچک تا بی آبرویی راه انداختن و فرد خیانت کرده را شهره خاص و عام کردن و برهم زدن زندگی ، متفاوت می باشد. نکته مهم در برخورد اولیه با مسئله خیانت ، مدیریت بحران است. در واقع اتفاقی که افتاده به حریم خصوصی و عاشقانه فرد خیانت دیده تجاوز شده است و با توجه به نحوه تفکر فرد ، شدت این بحران در طیف وسیعی خواهد بود ، بخصوص اگر او خود را وفادار به زندگی بداند و خود اهل خیانت نبوده باشد. اولین اقدام ، نگاه داشتن آبروی فرد و ثابت کردن خیانت با شواهد قوی و صحبت کردن با خود فرد است که با توجه به شخصیت فرد و مسائل جاری در بین زن و شوهر اتفاقات گوناگونی پیش خواهد آمد.
نکته مهم این است که مسئله ای که ایجاد شده به صورت یک رفتار اشتباه دیده شده و کل شخصیت و گذشته فرد ، نباید زیر سوال برود. نکته مهم دیگر، اینکه فقط فرد خیانت کرده مقصر شناخته نشود و سهم هریک در ایجاد مسئله خیانت پذیرفته شود. اما در هر صورت چه فرد بپذیرد و قول دهد که دیگر خطایی نخواهد کرد و چه هر دو سهم خود را بپذیرند ، حضور در جلسه مشاوره و بررسی موضوع و زوج درمانی و غنی سازی زندگی زناشویی ، برای پیشگیری از خیانت مجدد الزامی و قطعی است و نباید در آن سهل انگاری شود و یا به عقب بیفتد. صبحت در باب خیانت بسیار است، اما آن را پایان می دهیم، موضوعی که در تمام فرهنگ ها و ملل و از گذشته تا حال بوده و باز هم خواهد بود و این به هتگنر نمایی زوجین بر می گردد که از باغ زندگی زناشویی و گلستان عشق خود چگونه مراقبت نمایند و علف های هرز گلستان عشق را به خوبی بچینند و دور بریزند تا فرصت آسیب زدن به گلستان عشق آنها را نیابند.
راههای فروپاشی زندگی زناشویی
برخی از این راههای اشتباه را در ادامه بخوانید تا با پرهیز از آنها شما جزو کسانی نباشید که زندگیشان به سوی فروپاشی میرود:
- سرسختانه و همواره خود را حق به جانب میدانند، حتی زمانی که ادله کافی در اختیار ندارند.
- هیچ گاه عذرخواهی نمیکنند، حتی زمانی که به خودشان هم ثابت میشود که اشتباهی از آنها سر زده است.
- خطاهای شریک زندگیشان را بدون چشم پوشی و بیرحمانه، حتی در حضور دیگران بازگو میکنند.
- به گونهای متعصبانه ادعا میکنند که از انگیزههای شریک زندگیشان بهتر از خود آنها مطلعند.
- بر این تصورند که شریکشان باید همیشه نیازهای آنها را درک کند و از خواستهها و افکارشان مطلع باشد و بدون نیاز به بیان یا درخواستشان هم فوراً این نیازها و خواستهها را برآورده سازد.
- اولویتهای شریک زندگی خود را نادیده میگیرند و بر اولویتهای خودشان پافشاری میکنند.
- نیازهای جنسی خود و همسرشان را کاملا مشابه و یکسان فرض میکنند و به هیچ وجه زیر بار تغییر نمیروند یا گمان نمیکنند که ممکن است نیاز همسرشان متفاوت از آنها باشد.
- در برابر هر رنجشی، بلافاصله ابراز خشم میکنند.
- مدام در حال شناسایی عیوب و کاستیهای شخصیتی و اسرار خانوادگی همسرشانند تا از این عیوب و کاستیها برای پیروزی در مشاجرات استفاده کنند؛ بویژه زمانی که از لحاظ منطقی در گفتوگو درمیمانند.
- از عذاب وجدان و حس گناهکار بودن برای به بازی گرفتن همسرشان بهره میگیرند تا به اهداف خود یا مجازات همسرشان دست یابند.
- بدیها و معایب همسرشان را میبینند و بیان میکنند اما خوبیها و محاسنش را به زبان نمیآورند.
- به هیچ وجه از مواضع خود کوتاه نمیآیند و مجادلاتشان را آنقدر کش میدهند تا همسرشان از ماندن در خانه گریزان شود.
- هیچگاه مسائل گذشته را رها نمیکنند و مدام و مکرراً آن را بازگویی و بازآفرینی میکنند.
- قول میدهند و به قولشان عمل نمیکنند.
- دورویی و تظاهر یکی از ویژگیهای شخصیتیشان به شمار میرود.
- برای عادات ناپسند خودشان مدام عذرتراشی میکنند و بهانههای متعددی برای عدم ترک این عادات میآورند.
- بر اهمیت مطلبی تاکید میکنند که خودشان قصد بیانش را دارند اما مطالب و حرفهای همسرشان را بیاهمیت میپندارند و بر همین اساس مدام حرف او را قطع میکنند تا حرفهای خودشان را بگویند.
- همواره وانمود میکنند حرفهای همسرشان را کاملا متوجه شدهاند حتی اگر هیچ چیز از صحبتهای او را نفهمیده باشند.
- همواره طوری رفتار میکنند که گویا هیچ گاه مرتکب اشتباهات ذکر شده نشدهاند و این همسر و شریک زندگیشان است که اشتباه میکند و باید خود را تغییر دهد.