نام روز اول محرم
روز اول محرم به نام مسلم بن عقیل است. مسلم بن عقیل فرزند عقیل بن ابی طالب، پسر عموی حسین بن علی، برادرزاده علی بن ابی طالب و سفیر حسین بن علی در کوفه در هنگام قیام عاشورا بود. وی همچنین داماد امام علی (ع) – همسر رقیه دختر امام علی (ع) – و اولین شهید اتفاقات واقعه ی کربلا است و با اینکه پیش از روز عاشورا به شهادت رسیده اما به جهت احترام به وی روز اول محرم به نام او نامگذاری شده است. امام حسین علیه السّلام که در معرض خطر کشته شدن توسط ماموران امنیتی بنی امیه بود، روز سه شنبه هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری به همراه یاران و خانواده ی خود از مکه به سوی کوفه حرکت کرد. براساس روایات معتبر شیعه، مسلم بن عقیل هنگام خروج امام حسین (ع) از مدینه به سوی مکه همراه ایشان بود تا اینکه نامه های مردم کوفه به امام رسید. امام حسین (ع) پس از خواندن نامه ی مردم، مسلم را به کوفه فرستاد تا اوضاع و شرایط آن شهر را بررسی کند و درباره درستی ادعای کوفیان مبنی بر کثرت پیروان امام حسین (ع)، اطمینان یافته و گزارش وضعیت کوفه را برای امام حسین (ع) بفرستد.
مسلم بن عقیل در ۱۵ رمضان سال ۶۰ قمری از مکه خارج شده و ابتدا به مدینه رفت و سپس از آنجا همراه با دو راهنما، از بی راهه به سوی کوفه حرکت کرد تا قصد او برای رسیدن به کوفه مخفی مانده و خطری جان وی را تهدید نکند. مسلم بن عقیل و دو راهنمایش، در بیابان راه را گم کرده و دچار بی آبی و تشنگی شدند. این اتفاقت نهایتا منجر به کشته شدن دو راهنما شد و خود مسلم نجات پیدا کرد و خود را به آبادی ای رساند. سپس وی پیکی را نزد امام حسین (ع) فرستاد و واقعه را شرح داد و با اشاره به اینکه این پیش آمد را به فال بد گرفته، از ایشان خواست که او را از ادامه راه منصرف کند اما امام حسین (ع) دستور به ادامه راه داد.
ورود مسلم به کوفه و اتفاقات مرتبط
مسلم در ۵ شوال به کوفه رسید و در خانه مختار بن ابی عبیده و بنابر برخی روایات در خانه مسلم بن عوسجه ساکن شد و در این مدت شیعیان به محل اقامت مسلم رفت و آمد می‌کردند و مسلم نامه امام حسین (ع) را برای آنها می‌خواند. مسلم پس از اقامت در کوفه آغاز به گرفتن بیعت برای امام حسین (ع) کرد.مسلم بن عقیل در ۱۱ ذی القعده نامه ای به امام حسین (ع) نوشت و تعداد زیاد بیعت کنندگان را تایید کرد و امام را به کوفه دعوت کرد.
ماجرای شهادت مسلم بن عقیل در کوفه
هنگام ورود مسلم به کوفه، حاکم این شهر نعمان بن بشیر بود که منابع تاریخی او را فردی نرم خو و صلح طلب معرفی کرده‌اند. بر اساس برخی روایات نعمان دل خوشی از یزید نداشت و هنگامی که خبر بیعت مردم با مسلم بن عقیل در کوفه پیچید، نعمان بن بشیر، مردم را جمع کرد و آنان را به دوری از تفرقه توصیه کرد اما گفت تا زمانیکه کسی با من پیکار نکند، با او نخواهم جنگید و هنگامی که طرفداران حکومت اموی به این روش نعمان اعتراض کردند و او را ضعیف خواندند، او گفت برای من ضعیف بودن خوشتر از آن است که قوی باشم اما از فرمان خدا سرپیچی کنم.
طرفداران و عاملان یزید، از جمله “عمر بن سعد بن ابی وقاص” و “محمد بن اشعث کندی” نامه ای به یزید نوشتند و به او گزارش دادند که اگر کوفه را می‌خواهی، شتاب کن که حاکم فعلی کوفه، نعمان بن بشیر، ضعیف است یا خود را به ناتوانی زده است. به همین جهت یزید، عبیدالله بن زیاد را که در آن هنگام حاکم بصره بود، به حکومت کوفه نیز منصوب کرد که البته بنا بر قول مورخین، معاویه در وصیتی که نزد غلام او بود و بعدها به یزید داده شد، ابن زیاد را برای مقابله با شورش احتمالی تعیین کرده بود.
عبیدالله بن زیاد و پدرش زیاد بن ابیه،سابقه ی خشونت با مردم داشتند و غالبا توسط خلفای پیشین برای سرکوب برخی شورش ها استفاده می شدند و مردم از نام این خاندان می ترسیدند. لذا با ورود او به کوفه اوضاع شهر ناگهان بر علیه مسلم بن عقیل شد و بسیاری از مردم کوفه که قصد قیام علیه حکومت یزید را داشتند، از ترس جان خود از اطراف مسلم پراکنده شدند.
عبیدالله پس از ورود به کوفه به جستجوی پیوند یافتگان با مسلم بن عقیل پرداخت و سران قبایل را تهدید کرد که نام و نشان بیعت کنندگان از قبیله خود را در اختیار او قرار دهند و یا متعهد شوند که کسی از قبیله ایشان با امویان مخالفت نخواهد کرد وگرنه خونشان را خواهد ریخت و اموالشان را مصادره خواهد کرد.با پخش خبر تهدیدها و اقدامات او، فضای کوفه نا امن شده بود و مسلم بن عقیل برای حفظ امنیت خود، از خانه مختار خارج شد و به خانه هانی بن عروه از بزرگان کوفه رفت و از او خواست تا به او پناه دهد. هانی بن عروه با اینکه از خطر پذیرش این مسئولیت نگران بود، به مسلم پناه داد و از آن پس، شیعیان برای دیدار با مسلم به خانه هانی می‌رفتند.
دستگیری هانی و قیام مسلم بن عقیل
ارتباط مسلم با شیعیان مخفیانه بود، اما عبیدالله بن زیاد با گماردن جاسوسی به نام معقل که خود را از طرفداران مسلم بن عقیل و علاقه مند به دیدار او نشان می‌داد از مخفیگاه مسلم، آگاه شد. بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد از مخفی گاه مسلم آگاه شد، هانی بن عروه را به قصر فراخواند و از او خواست مسلم را به وی تحویل دهد. چون هانی زیر بار چنین کاری نرفت بازداشت شد. هنگامی که خبر دستگیری هانی به مسلم رسید، مسلم از پیروان خود خواست قیام کنند، بنابر روایات منابع تاریخی حدود ۴۰۰۰ نفر با شعار یا منصور امت فراهم شدند. قیام کنندگان به سوی قصر حکومت راه افتادند و آن را محاصره کردند، در حالیکه داخل قصر تنها ۵۰ تن از محافظان عبیدالله و نزدیکان وی حضور داشتند.
در این هنگام عبیدالله بن زیاد از بعضی از بزرگان کوفه که کنارش بودند مانند محمد بن اشعث، کثیر بن شهاب حارثی، شبث بن ربعی، قعقاع بن شور، حجار بن ابجر و شمر بن ذی الجوشن خواست که به میان جمعیت رفته و با دادن وعده و وعید و ترساندن مردم از رسیدن سپاه شام، آنان را از یاری مسلم و امام حسین(ع)، بازدارند و این حیله کارگر شد. روایات تاریخی از ترس مردم در پی تبلیغات همراهان عبیدالله و سرعت پراکنده شدن آنان از اطراف مسلم حکایت دارند، تا جایی که شب هنگام مسلم تنها ماند و جایی برای خفتن نداشت.
ماجرای دستگیری و شهادت مسلم
مسلم پس از تنهایی و بی سرپناهی به زنی به نام طوعه پناه برد و در خانه او مخفی شد، اما پسر طوعه، صبح روز بعد، خبر را به عوامل حکومت رساند و ابن زیاد گروهی ۷۰ نفره را به محمد بن اشعث داد که مسلم را دستگیر کرده و به قصر بیاورند. پس از زد و خوردی که میان مسلم و نیروهای حکومتی پیش آمد، محمد بن اشعث به مسلم گفت اگر تسلیم شود در امان است و بدین طریق مسلم تسلیم وی شده و به قصر آورده شد، ولی ابن زیاد امان پسر اشعث را بی جا خواند و پس از مشاجراتی که میان وی و مسلم گذشت، دستور داد، بکیر بن حمران (که در درگیری با مسلم زخمی شده بود) وی را به بالای قصر برده و سرش را از بدن جدا کند.همچنین پس از جدا کردن سر مسلم، بدن او را از بالای قصر به پایین انداختند.
بنا بر برخی گزارش های تاریخی مسلم که نگران امام حسین (ع) بود برای عمر بن سعد که قریشی بود وصیت کرد. نخستین وصیت مسلم به عمر این بود که کسی را نزد امام حسین (ع) بفرستد و او را از آمدن به کوفه منع کند. دوم آن که جنازه او را کفن کرده و پس از آن دفن کند و سوم آن که بدهی او را با فروختن شمشیر و دیگر وسایلش بپردازد. پس از شهادت مسلم، ابن زیاد دستور قتل هانی بن عروه را نیز صادر کرد و سپس سرهای این دو را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد.
در موج باز بخوانیم :
- متن زیارت عاشورا
- مداحی شب اول محرم
- دانلود نوحه قدم قدم سیب سرخی
- دانلود نوحه الله الله فریاد از جور زمان
- دانلود مداحی حاج مهدی رسولی صوتی
- دانلود مداحی علیمی محرم سلام قدم رنجه کردی
- دانلود نوحه ترکی محرم رازیم الله بنده نوازیم الله
- دانلود نوحه خیلی دعا کردم نشد مشکو بغل کردم نشد
- دانلود آهنگ اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
