معنی فرگشت چیست و چه کاربردی دارد؟
فرگشت ترجمه ی واژه ی انگلیسی “Evolution” به معنی “سیر تکاملی” است که در اصطلاح فرگشت یا برآیش نامیده می شود. در واقع فرگشت به تکامل زیستی یا اندامی در خصوصیات قابل مشاهده یا صفت یک جاندار گفته می شود که به صورت “دگرگونی در یک یا چند ویژگی فنوتیپی موروثی که طی زمان در جمعیتهای موجودات زنده رخ میدهد” تعریف می شود. ویژگی های فنوتیپی موروثی همان خصوصیات قابل مشاهده یا صفت یک جاندار هستند که ز نسلی به نسل بعد به ارث می رسند که از آن جمله می توان صفات ساختاری، بیوشیمیایی و رفتاری را نام برد.
در این میان مفهوم وقوع تکامل به تعریفی می پردازد که در آن بستری از گوناگونی ژنی در جمعیت فراهم شود تا شارش ژن اتفاق بیفتد. به این معنا که مثلا ازدواج شخصی با ژن فردی که قد بلند است باعث بلند قد تر شدن ژن شخص کوتاه قد می شود.
علاوه بر فرگشت بر اساس تامین تکامل از گوناگونی ژنی در جمعیت، ممکن است گوناگونی ژنی از درون جمعیت، با سازوکارهایی چون جهش یا نوترکیبی پدید آید. با توجه به اینکه ویژگیهای فنوتیپی متفاوت، احتمال بقا و تولید مثل را تحت تأثیرات متفاوتی قرار میدهند؛ انتخاب طبیعی میتواند سبب فراگیری ژنوتیپ های جدید در خزانهٔ ژنی شود و چهرهٔ فنوتیپی جمعیت را به تدریج تغییر دهد.
انتخاب جنسی ممکن است به همه گیری ژن هایی ختم شود که نقش مثبتی در افزایش بقای جاندار نداشته باشند و دیگر سازوکارهای تکاملی همچون همبستگی ژنی و رانش ژن، ممکن است ژنهایی را انتخاب کنند که امتیاز مستقیمی برای بقا یا تولید مثل جاندار ارائه نمیدهند.
رویداد فرگشت بدان معناست که تمام موجودات زنده با همهٔ تنوعی که دارند، از نیاکانی مشترک پدیدار گشته اند. فرگشت علت پدیدهٔ گونه زایی است که طی آن یک گونهٔ اجدادی منفرد به دو یا چند گونهٔ متفاوت تقسیم میشود. گونه زایی در شباهت های ساختاری، جنینی و ژنتیکی جانداران، پراکندگی جغرافیایی گونه های مرتبط با هم و ثبت سنگوارهای تغییرات، قابل مشاهده است. نیای مشترک جانداران امروزی تا بیش از ۳٫۵ میلیارد سال پیش، یعنی از زمان پیدایش حیات روی زمین، قدمت دارد. تکامل چه به صورت درون جمعیتی و چه به صورت گونه زایی میان جمعیت ها، از طرق گوناگونی روی میدهد:
- آهسته و پیوسته به نام انتخاب انباشتی
- به سرعت از یک موضع ایستا تا موضع بعدی؛ که تعادل نقطه ای خوانده میشود.
مطالعهٔ علمی فرگشت (تکامل) از نیمهٔ قرن نوزدهم میلادی شروع شد، یعنی زمانی که پژوهش ها روی ثبت سنگواره ای و تنوع جانداران، بسیاری از دانشمندان را متقاعد کرد که میبایست گونه ها به نحوی تکامل یابند.
بر مبنای سنگوارهها مییابیم که جانداران امروزی متفاوت از گذشته هستند و به میزانی که به گذشتههای دورتر مینگریم، فسیلها متفاوت تر میشوند.
سازوکارهای پیش برندهٔ تکامل همچنان نامشخص باقی ماندند تا اینکه در سال ۱۸۵۸ نظریهٔ انتخاب طبیعی، به طور مستقل توسط چارلز داروین و آلفرد راسل والاس ارائه شد.سپس در اوایل قرن بیستم، تئوری های داروینی تکامل با ژنتیک، دیرین شناسی و سامانه شناسی ادغام شدند که با پیوستن یافته های بعدی چون زیست شناسی مولکولی؛ تحت عنوان تلفیق تکاملی جدید به اوج رسید. این تلفیق به یک بنیان اصلی در زیست شناسی بدل شد، چنانکه تبیینی منسجم و یکپارچه برای تاریخ و تنوع زیستی حیات روی زمین فراهم ساخت.
امروزه فرگشت یا تکامل در شاخه های مختلف علوم زیستی چون زیست شناسی بقا، جنین شناسی، بوم شناسی، فیزیولوژی، دیرین شناسی و پزشکی مطالعه و به کاربسته میشود. به علاوه، تکامل بر دیگر حیطه های مطالعات بشری، همچون کشاورزی، انسان شناسی، فلسفه و روان شناسی نیز اثرگذار بوده است. نظریه فرگشت پارادایم حاکم بر زیست شناسی نوین است که پایه و اساس آن را تشکیل میدهد و با شواهد بسیاری پشتیبانی میگردد؛ به طوریکه به گفته دبژنسکی “هیچ چیز در زیست شناسی جز در پرتو آن معنا نمییابد”.
هم زمان در جزئیات اختلاف نظر است و پرسش های بسیاری نیازمند پاسخ هستند که زیست شناسان تکاملی به آنها میپردازند. زیست شناسان تکاملی (متخصص فرگشت) واقعیت وقوع تکامل را مستند کرده و همچنین نظریاتی در شرح علل آن توسعه داده و میآزمایند.
در موج باز بخوانیم: