ماجرای آزادی ۴ زندانی مالی در ماه عسل ( ۲ خانم زندانی و ۲ آقای زندانی )

طرح آزادی زندانیان مالی

برنامه ماه عسل شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ – ماجرای آزادی زندانیانی که به دلیل مشکلات مالی در زندان هستند(زندانیان جرایم غیرعمد مالى)

مهمان : ۴ نفر زندانی تحت الحفظ ( که هنوز مدت محکومیتشان (زندانی بودنشان) تموم نشده است)

ماجرای خانم زندانی اول

خانم زندانی اول، لیسانس و فق لیسانس مدیریت داشته و ۷ سال است که در زندان است. او به دلیل اعتماد و امضای اسناد در زندان است. او با توجه به اینکه به مدت طولانی در شرکت ای کار میکرد و اعتماد بین او و مجموعه به وجود آمده بود، اسناد و مدارکی را امضا کرده بود که بعد از مشکلات مالی شرکت و فرار کردن مسئولین اصلی، او گرفتار زندان شده است.

این خانم زندانی مالی، خودش را مقصر دانسته و نسبت به افرادی که پول آنها خورده شده است نیز احساس دین میکند. در این مدت مادر این خانم و ۳ نفر دیگر از عزیزان از خانواده خود را از دست داده و نتوانسته است در مراسم آنها شرکت کند. ایشان به آزادی خود امید نداشته و معتقد است وقتی از یک مقداری بیشتر در زندان میمانی، از آزادی نا امید شده و حتی فکر کردن به آزادی را فراموش میکنی.

این خانم زندانی حمایت خانواده خود را از نظر عاطفی دارد اما به دلیل تنگنای مالی نتوانستند به او کمک کرده و آزادش کنند. جالب اینکه این خانم زندانی به نمایندگی از خانم های زندانی در برنامه ماه عسل شرکت کرده بود و شدیدا برای خانم های زندانی که بچه دارند دلسوزی کرده و درخواست کمک میکرد.

این خانم زندانی که تحصیلات مدیریتی دارد معتقد است زندان بلند مدت هیچ فایده ای ندارد و شاید باید راهکاری در نظر گرفته شود تا آسیب های حبس طولانی مدت از بین رفته و مسیری برای امکان کار کردن این افراد فراهم شود تا بتوانند کار کرده و دین خود را پرداخت کنند چرا که در اکثر مواقع خانواده پرداخت پول را تقبل نکرده و آنها را طرد میکنند و در چنین شرایطی بودن این افراد در زندان نه برای شاکی پول خواهد شد و نه چیزی از خانواده و زندگی این افراد باقی میماند.

از زبان خانم زندانی اول

«هفت سال است که در زندانم ، فقط یک زندانی میفهمد که چقدر در آنجا ماندن سخت است و برنامه ماه عسل حالا یک حماسه بزرگ رو با مردم راه انداخته ست. شما نمیدانید این کسانی که به خاطر موضوعات مالی توی زندان هستند چقدر عذاب میکشن.»

ماجرای خانم زندانی دوم

خانم زندانی دوم ۶ ماه است که در زندان است. این خانم ۳ بچه دارد. پسر بزرگش ازدواج کرده و دارای فرزند معلولی است. این خانم زندانی مالی، ۱۵ سال مغازه لباس فروشی داشته است. تا اینکه نوه اش که با معلولیت به دنیا آمد او شروع به درمان او کرد. بچه را تا پای عمل برد و نهایتا ۲ پا برای این نوه اش گرفت و در حال حاضر نوه اش میتواند راه برود… ولی به خاطر وضعیت اقتصادی و شرایط بازار با ۳۲ چک برگشتی داشت که همه آنها را با تلاش و کار سخت پاس کرد اما نهایتا ۴ چک با رقمی حدود ۱۳ میلیون تومان باقی ماند که نتوانست پرداخت کند و به زندان رفت…

به گفته این خانم چند نفر در زندان هستند که برای مبالغ بسیار بسیار پایین در زندان هستند و او نیز هیچ امیدی به آزادی خود ندارد. او میگوید با توجه به اینکه آزادی زندانی که بدهی مالی دارد فقط در صورت پرداخت عین مبلغ است، در نتیجه من هیچ امیدی به آزادی خود ندارم چون اصلا کسی را ندارم تا من را آزاد کند و بچه های من این توان را ندارند.

از زبان خانم زندانی دوم

«‎‎شش ماه که زندانم و از طرف خانواده م طرد شدم، مگه من چیکار کردم فقط میخواستم پول حلال برای خانواده م ببرم اما زمین خوردم و شکست خوردم. هر زنی یک مثلث خوشبختی داره: خانواده آبرو اعتبار ، و یک زن وقتی وارد زندان میشه مثلث خوشبختیشو از دست میده. برای سیزده میلیون به زندان افتادم؛ من توو شیش ماهه که توی زندانم همه چیزم رو از دست دادم و حالا دیگه ٢٠ روزه سرپناهم رو یعنی خانه ام هم از دست دادم. ٢ میلیون ماهی ٣٠٠ تومن خانه أجاره کرده بودم که همان را هم از دست دادم…»

ماجرای آقای زندانی اول

آقای زندانی اول که در ماه عسل شرکت کرده بود، مایل بود کاملا تصویرش نمایش داده شود تا شاید برای دوستانش درس عبرت باشد. او در خصوص ضمانت مشکلی برایش پیش آمد و ۱۱ سال است که برای ۱۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در زندان است. در این ۱۱ سال مرخصی هم نرفته و فقط مدتی نزدیک ۴ ماه برای درمان بیماریش به بیمارستان رفت. ۶ سال است که همسر آقای به ملاقات او نرفته و قهر کرده است و ایشان حتی نوه خود را تا کنون ندیده است.

زمانیکه این آقا به زندان رفت ، فرزندانش نوجوان بودند و دخترش اکنون دم بخت است.

از زبان خود ایشان

«خانمم با من قهر کرده، ۶ساله ملاقات من نیومده! حق داره، من اشتباه کردم من نه همسر خوبی بودم و نه پدر خوب.»

ماجرای آقای زندانی دوم

آقای زندانی دوم ازسال ۸۶ در زندان است (تقریبا ۱۰ سال). موضوع این آقای زندانی هم مشکل مالی و عدم اطلاع از قانون بوده استو او معتقد است گاهی با سکوت باید از مشکل عبور کرد چرا که قانون را ندانسته و سوالاتی را که قاضی میپرسیده درست جواب نداده و نتوانسته از خود دفاع کند. این آقای زندانی ۴ شاکی در پرونده دارد. او که مربی ورزشی است به دلیل پذیرفتن مشکلات مالی یکی از شاگردانش که نتوانسته بود قرض های خود را پرداخت کند در زندان است. (ایشان به صورت دقیق ماجرای مشکل خود را توضیح ندادند)