معنی مالامال چیست؟
مالامال واژه ای است که به خصوص در شعرهای فارسی به کار برده است مانند : “هنوز جام پر از می نگشته بود که گشت … زخون دیده ٔ من جام باده مالامال”. معنی مالامال یعنی : پر،آکنده،سرشار و مملو و به انگلیسی brimful، full و saturated گفته می شود.مترادف های مالامال عبارتند از : «آکنده، انباشته، پر، سرشار، لبالب، لبریز، مشحون، ممتلی، مملو ، بسیار، زیاد، کثیر، فراوان» (پر کردن و لبریز کردن) و متضاد کلمه مالامال با تهی و خالی نشان داده می شود. در ادامه ی این مطب از موج باز مثال هایی از کاربردهای مالامال در ادب فارسی آورده شده است.
هنوز جام پر از می نگشته بود که گشت … زخون دیده ٔ من جام باده مالامال
خسروانی (از فرهنگ اوبهی)
هرکجا رزمگه تو بود از دشمن تو. .. میل تا میل بود دشت ز خون مالامال
فرخی (دیوان چ دبیرسیاقی ص ۲۱۴)
ترک مه دیدار دار و زلف عنبر بوی ، بوی … جام مالامال گیر و تحفه ٔ بستان ستان
فرخی
بید را سایه ایست میلامیل … جوی را دیده ایست مالامال
ابوالفرج رونی
قرآن و اخبار از فضایل و مناقب ایشان مالامال است
(کتاب النقض ص ۱۱۷)
روی دشت کارزار از خون خلق دشمنت … همچو جیحون در بهاران سیل مالامال باد
سوزنی
صبح بنمود در آفاق جمال … خیز پرکن قدحی مالامال
؟ (از سندبادنامه ص ۲۴۲)
… و ساکنان شادیاخ را کؤوس طعن و ضرب مالامال چشانید. (جهانگشای جوینی)
… و چون ساقی قضا کاسات صبر طعم مرالمذاق غموم بر عموم مالامال متواتر و متوالی گردانیده بود. (جهانگشای جوینی)
طاقت شیشه ٔ آب زلال مالامال محبت نیارد. (مجالس سعدی)
ملک معمور و گنج مالامال … برکشد تخت را به گردون یال
اوحدی
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی … دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
حافظ
عرصه ٔ بزمگاه خالی ماند … از حریفان و جام مالامال
حافظ
برکنار جویبارش کان بود انهار خلد … جام مالامال بر کف ساقیان نازنین
امیدی