بیوگرافی ملک طباطبایی همسر مهندس بازرگان
ملک طباطبایی همسر مهندس بازرگان، از خانواده ای روحانی تبار بود. بانو ملک طباطبایی فرزند آیت الله طباطبایی و نوه شیخ مرتضی آشتیانی بود. ملک طباطبایی تحصیلات ابتدایی و اولیه را قبل از ازدواج با مهندس بازرگان به انجام رساند و پس از ازدواج نیز برای ادامه تحصیل در رشته “زبان و ادبیات فرانسه” مدتی به مدرسه ژاندارک رفت. ایشان البته در زمینه شعر و ادبیات صاحب ذوق و استعداد بودند و اشعار بسیاری به مناسبت های مختلف سروده اند. همسر مهندس بازرگان صبح روز یکشنبه ۲۵ آذرماه سال ۱۳۹۷ به مرگ طبیعی دار فانی را وداع گفت. ملک طباطبایی حدود ۱۷ سال با همسرش مهندس بازرگان اختلاف سنی داشت.
ملک طباطبایی و همسرش مهندس بازرگان
ملک طباطبایی در شهریورماه سال ۱۳۱۸ با مهندس بازرگان ازدواج کرد و زهرا، عبدالعلی، فتانه،فرشته و محمد نوید فرزندان مهندس بازرگان و همسرش ملک طباطبایی هستند.
ملک طباطبایی : «ما هیچگونه آشنایی با هم نداشتیم، قبل از ازدواج همدیگر را ندیده بودیم. عنان و اختیار زندگی همه ما در دست و تشخیص مادرم بود و زندگی ما را عملا او اداره میکرد. مادرم دقت داشت که مرد متدین و دارای تحصیلاتی را از میان خواستگاران انتخاب کند و خود بدون مشورت با من بسیاری را رد میکرد. در شانزده سالگیام، ازدواج خواهرم ـ. که عروس خانواده آیت الله میرزا احمد آشتیانی بود- موجب شد که خانواده بازرگان با من آشنایی یافتند و این خواستگاری صورت گرفت.»
یادداشت مهندس بازرگان در اولین سالگرد ازدواج : «در این موقع ۳۴ سال از عمرم میگذرد و زنم ملکخانم یک سال و یک ماه است به عقدم درآمده است. در خانه ملکی میرزا عبدالعظیمخان قریب که نقشه ساختمانش را دادهام، به اتفاق برادر بزرگم آقای احمد آقا و خانواده گرامیاش، بدری خانم با هفت اولاد، سکنی داریم».
فرزندان مهندس بازرگان با وجود سال های متمادی زندان و مبارزه وی، از توجه و تربیت پدر محروم نماندند چنانکه خانم ملک طباطبایی میگوید بازرگان از درون زندان نیز پیگیر تحصیل و تربیت فرزندان بود.
عبدالعلی متولد ۲۲ مرداد ۱۳۲۲، دومین فرزند (از پنج فرزند) مهدی بازرگان و دارای همسر و سه فرزند است. او فوق لیسانس معماری از دانشگاه شهید بهشتی تهران دارد. عبدالعلی بازرگان در سال ۱۳۵۲ به همراه میرحسین موسوی به علت فعالیت های سیاسی در دانشگاه ملی، توسط مأموران ساواک دستگیر و زندانی شد.
عکس خانواده ی مهندس بازرگان عکس دیدار مهندس بازرگان با سید احمد خمینی
بیوگرافی مهندس بازرگان
مهدی بازرگان تبریزی معروف به مهندس بازرگان، متولد سال ۱۰ شهریور سال ۱۲۸۶ در شهر تهران، سیاستمدار، عضو جبهه ملی ایران، مؤسس حزب نهضت آزادی ایران، معمار اصلی جریان اسلامگرایی مدرن در ایران، استاد دانشگاه، پژوهشگر قرآن و نخستوزیر دولت موقت ایران پس از پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷ بود. او نخستین دانشیار دانشگاه تهران بود و مدتی بعد استاد و به مدت ۶ سال رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران شد.
مهندس بازرگان در ۳۰ دی ماه سال ۱۳۷۳ در زوریخ درگذشت.
تاریخچه ای از اتفاقات که در سریال شهرزاد هم به تصویر کشیده شد :
جبهه ملی ایران در سال ۱۳۲۸ توسط سیاستمدارانی از قبیل محمد مصدق، حسین فاطمی و کریم سنجابی تأسیس شد و به پیش نهاد دکتر حسین فاطمی، ملی شدن صنعت نفت ایران را مطرح کرد. در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ ملی شدن صنعت نفت مراحل نهایی تصویب خود را طی کرد و در اردیبهشت ۱۳۳۰، محمد مصدق تشکیل دولت داد و هیئتی را به ریاست مهدی بازرگان برای اجرای ملی شدن نفت راهی شرکت نفت کرد. مصدق در زمان دولت خود تا حد امکان تلاش کرد تا قدرت محمدرضا شاه پهلوی را کاهش دهد و مشروطه را اجرا کند. سرانجام در جریان کودتای ۲۸ مرداد، دولت دکتر مصدق سقوط کرد و مصدق به سه سال زندان محکوم شد. بعد از آن به دستور محمدرضا شاه پهلوی، مصدق به احمدآبادتبعید گردید و تا پایان عمر خود در آن جا تحت نظر بود.
مصاحبه های خانم ملک طباطبایی
خانم ملک طباطبایی اهل گفت و گوهای رسانه ای نبود اما با این حال در سال ۹۰ در مصاحبه ای با تارنمای تاریخ ایرانی نکات جالبی از زندگی مشترک خود با یکی از مهم ترین رجال تاریخ معاصر ایران و ابراز ندامت شماری از ناسزاگویان به او پس از درگذشت بازرگان بیان کرده بود.
عکس فرشته بازرگان دختر مهندس بازرگان زهرا بازرگان و فرشته بازرگان دختران مهندس مهدی بازرگان
فرشته بازرگان از جمله چهرههایی است که در روز ورود امام (ره) به فرودگاه مهرآباد در سال ١٣۵٧ توانست به دلیل آشنایی با زبان انگلیسی گزارش و پیام امام را به زبان انگلیسی برای همه خبرگزاری های حاضر در فرودگاه ترجمه کند.
فرشته بازرگان عضو هیئت امنا و هیئت مدیره مجتمع نیکوکاری رعد بود. فرشته بازرگان روز ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ درگذشت. فرشته بازرگان در کتاب خود چنین نوشته است: «زندگی در خانواده ما همواره پرحادثه و پرتلاطم بوده است و از وقتی که به یاد دارم کمتر دورهای بوده که ما مثل یک خانواده معمولی و فارغ از دغدغهای سیاسی و اجتماعی زمان اوقاتمان را سپری کرده باشیم. خیلی کوچک بودم که در آبادان شاهد جریان ملیشدن صنعت نفت و مسئولیتهای پدر بهعنوان مدیرعامل شرکت نفت و هیجانات و تحولات و بازتابهای آن در اطراف و در خانواده بودم. صحنههایی از کودتای ٢٨ مرداد را به خاطر مادرم و نگرانیها و نومیدیهای پس از آن و گرفتاریهای متعدد و پیدرپی که خانواده ما هرگز از آن بینصیب نماند…. بههرحال علیرغم همه فرازونشیبها و ناملایماتی که تجربه میکردیم، حضور پدری متوکل و مصمم و مهربان که سکاندار این زندگی پرتلاطم بوده است، همواره ما را یاری و راهنمایی و امیدوار نموده و ساحل نجات و رهایی را نشانمان میداده است».
در موج باز بخوانیم: