پادشاه زمان حضرت ابراهیم که بود؟
حضرت ابراهیم علیه السلام مشهور به ابراهیم خلیل، دومین پیامبر اولوالعزم، جد بزرگ دو گروه شامل “عرب” از طریق پسرش حضرت اسماعیل (ع) و “بنی اسرائیل” از طریق فرزند دیگرش اسحاق است. به همین علت حضرت ابراهیم نیای اصلی دین های یهودیت، مسیحیت و اسلام است که همه تک خدایی هستند و به نام “ادیان ابراهیمی” شناخته میشوند. این سه دین او را به طریق زیر نیا میشمرند: “یهودیت و مسیحیت” از طریق اسحاق (پسر دوم ابراهیم از ساره) و اسلام از طریق اسماعیل (پسر اول ابراهیم از هاجر). داستان حضرت ابراهیم در کتاب “پیدایش از عهد عتیق” و “قرآن کریم” بازگو شده است. حضرت ابراهیم بر اساس روایات مرتبط، ۳۰۰۰ سال بعد از آفرینش حضرت آدم و ۱۲۶۳ سال پس از حضرت نوح، به دنیا آمده است و محققان، سرزمین “بابل” ، “شوش” یا “حران” را زادگاه حضرت ابراهیم میدانند و پادشاه زمان حضرت ابراهیم نمرود بوده است.
“نَمرود بن کَنعان” پادشاه بابِل در دوره حضرت ابراهیم (ع) است. در قرآن به نام نمرود تصریح نشده، اما در سوره بقره و انبیاء از وی یاد شده است. نمرود بت پرست بود و در قلمرو وی آیین بت پرستی رواج داشت. از آنجا که کاهنان پیش گویی کرده بودند فرزندی به نام ابراهیم به دنیا خواهد آمد که با بت پرستی مبارزه کرده و فرمانروایی نمرود را از بین خواهد برد. به همین علت نمرود از ترس به دنیا آمدن این فرزند پسر (ابراهیم)؛ دستور کشتن هر فرزند پسری که متولد میشد را صادر کرد، اما ابراهیم به صورت مخفیانه به دنیا آمد.
نمرود به سبب توهین ابراهیم (ع) به بتهای مردم و شکستن آنها او را محاکمه و با وی مناظره کرد. پس از آنکه در مناظره با وی شکست خورد او را به آتش انداخت؛ اما بعد از آنکه از سالمبودن ابراهیم(ع) مطلع شد او را آزاد کرد و برای خدا قربانی کرد، اما حاضر نشد به او ایمان بیاورد.
بنابر برخی منابع، پادشاه بابل برای پیدا کردن خداوند و جنگ با وی، به وسیله عقاب ها به آسمان رفت و نا امید فرود آمد و به دستور او برجی ساخته شد که ارتفاع آن به آسمان میرسید. این بنا به “برج بابل” مشهور است.
در برخی گزارشهای تاریخی داستان مشابهی درباره رفتن نمرود به آسمان اشاره شده است. بر این اساس نمرود برای رفتن به آسمان و جنگ با خدا برجی بلند ساخت که ارتفاع آن به آسمانها میرسید. این بنا که به برج بابل مشهور است پس از مدتی به فرمان خدا ویران شد. برخی مفسران، آیه ۲۶ سوره نحل را درباره این ماجرا دانستهاند. براساس این آیه خداوند بنای کافرانی را که به دنبال حیله بودند از پایه ویران کرد و سقف آن را بر سرشان خراب کرد.
خلاصه داستان زندگی حضرت ابراهیم و نمرود
ابراهیم که در استدلال و سخنوری از استعداد خوبی برخوردار بود به فرمان خدا دعوت به توحید را از عموی خویش آزر شروع کرد، در مرحله بعد به میان قوم خود رفت و پس از گذر از مرحله سخنرانی و مرز استدلال، برای درهم شکستن باورهای بیپایهی بتپرستان، با تبر، بتهای بتکده بتپرستان را درهم شکست. او با این کار، مورد خشم نمرود و مردم قرار گرفت و به فرمان نمرود در آتش افکنده شد ولی خدا خطاب به آتش فرمان داد:«یا نار کونی برداً و سلاماً علی ابراهیم»(ایآتش! بر ابرهیم سرد و آرام باش.) و ابراهیم بدون آنکه از آتش گزندی ببیند، از میان آن بیرون آمد.
ابراهیم، به دستور نمرود، از سرزمین خود رانده شد و همراه همسرش، ساره، به مصر رفت و به دعوت توحیدی خود ادامه داد. پس از ازدواج با همسر دوم خود، هاجر مصری، به شام رفت، آنگاه برای دلجویی از ساره، هاجر و فرزندش، اسماعیل، را به مکه برد و خود به شام برگشت.
ابراهیم از سوی خدا «خلیل الله» به معنی دوست خدا لقب یافت و در آستانه پیری به اتفاق فرزندش، اسماعیل، مأمور تعمیر و آبادانی خانه خدا شد و آنگاه به دنبال خوابی که دیده بود، اسماعیل را جهت ذبح به قربانگاه برد و از آزمایش الهی سربلند بیرون آمد. حضرت ابراهیم فرزندی هم از ساره داشت به نام اسحاق که پیامبران بنی اسرائیل از نسل اویند. مدت زندگانی حضرت ابراهیم را از ۱۷۵ تا ۲۰۰ سال نوشته اند و وی در مزرعه اش به نام «حبرون» مدفون است که امروزه آن را شهر الخلیل مینامند.
نمرود در نهایت با پشه ای که به فرمان خدا وارد سرش شده بود و مغز او را میخورد، به هلاکت رسید.
در موج باز بخوانیم: