مدت امامت امام رضا (ع) چند سال بود؟
امام رضا (ع) پس از شهادت پدر بزرگوارش در زندان بغداد وقتی که ۳۵سال سن داشت به مقام امامت رسید. مقام امامت تنها با نصب الهی ثابت میشود و دست بندگان از تعیین کسی به عنوان امام کوتاه است. امام رضا علیه السلام هم به نصب الهی به امامت رسید و بر این حقیقت احادیثی که از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و دیگر بزرگان معصوم رسیدهاند، گواهی میدهند. مدت امامت امام رضا علیه السلام بیست سال بود که ده سال آن معاصر با خلافت “هارون الرشید”، پنج سال از امامت ایشان معاصر با خلافت “محمد امین” و پنج سال آخر امامت نیز معاصر با خلافت “عبداللّه مأمون” بود. مأمون عباسی امام رضا (ع) را به اجبار به خراسان آورد و سپس به اکراه ولیعهد خویش کرد.
امام رضا (علیه السلام) حدود بیست سال امامت مسلمانان را بر عهده داشت که هفده سال آن را در مدینه و سه سال را در خراسان به سر برد.
امام رضا (ع) در دورهای زندگی می کرد که خلفای عباسی با مشکلات عمدهای از جمله شورش های شیعیان مواجه بودند به همین دلیل مأمون به دنبال راهی برای پیروزی بر این شورش ها تصمیم گرفت امام رضا (ع) را در حکومت دخیل کند و به همین منظور پست ولیعهدی را به عهدهٔ او گذاشت. مأمون گمان میکرد با انتصاب امام رضا (ع) به جانشینی اش، مشکل شیعه را حل خواهد کرد. اما وقتی دید که با این کار شیعه محبوبیت بیشتری هم کسب کرده است تصمیم گرفت وی را از سر راه خود بردارد.
بهعلاوه حزب مخالف مامون در بغداد از اینکه میدیدند نه تنها مأمون امام رضا (ع) را به جانشینی اش انتصاب کرده، بلکه رنگ پرچم عباسیان را هم به سبز تغییر داده، عصبانی بودند. آنها نگران بودند که امپراتوری اسلامی از چنگشان رها شده به دست ایرانیها بیفتد. این بود که در بغداد گرد هم جمع شدند تا مأمون را از خلافت خلع کرده، با عمویش، ابراهیم بن مهدی، بیعت کنند.
وقتی این خبر به خراسان رسید، امام رضا (ع) مأمون را نصیحت کرد تا او را از جانشینی خلع کند. اما مامون تصمیم گرفت به بغداد برگشته و از حقش دفاع کند. با این حال وقتی مأمون و همراهانش به سرخس رسیدند، وزیر مأمون ترور شد و دو روز بعد وقتی به توس رسیدند امام رضا (ع) مسموم شده و از دنیا رفت.مأمون دستور داد امام رضا (ع) را در کنار مقبره پدرش هارون الرشید دفن کنند. مأمون در مراسم تشییع امام رضا (ع) بی تابی زیادی از خود نشان داد و دستور داد برای سه روز آنجا بمانند.
علاوه بر باور و روایات شیعه در خصوص به شهادت رسیدن امام رضا (ع) توسط مامون، به نوشتهٔ مدلانگ، مرگ نا بهنگام وزیر و جانشین مأمون، که حضورشان درهای آشتی مأمون با حزب مخالف نیرومندش در بغداد را به رویش میبست را میبایست به عنوان دلیلی بر این نظریه که مأمون در قتل آنها دستی داشته است، تلقی کرد.
ازدواج پسر امام رضا (ع) با دختر مامون
پس از به شهادت رسیدن امام رضا (ع)، مأمون امام جواد (ع)، پسر امام رضا (ع) را به بغداد فرا خواند و دخترش “ام فضل” را به ازدواج او درآورد. امام جواد (محمد تقی) در سال ۱۹۵ هجری در مدینه به دنیا آمد و در دوران کودکی، پدرش از دنیا رفت. پس از ازدواج پسر امام رضا (ع) با دختر مامون، امام جواد مجبور به ماندن در بغداد شد اما چند سال بعد اجازه ی رفتن به مدینه و تدریس را یافت. تا اینکه بعد از مرگ مأمون، وی دوباره به بغداد فراخوانده شد و بنا به روایات شیعی، به تحریک معتصم (خلیفه جدید بعد از مامون) و بدست همسرش مسموم شده و به شهادت رسید. امام جواد با ۲۵ سال عمر، کوتاهترین دوران زندگی را در بین ائمه شیعیان دوازده امامی به خود اختصاص میدهد.
خلافت عباسی (حکومت بنی عباس)
خلافت عباسی (الدوله العباسیه) یا به صورتی دیگر عبّاسیان نام سومین خلافت اسلامی و دومین سلسله اسلامی اطلاق میشود.
ابوالعباس عبدالله سفاح
ابوالعباس عبدالله سفاح اولین خلیفه عباسی بود که در سال ۱۳۲ هجری قمری در مسجد کوفه به خلافت رسید و تا زمان مرگش خلافت کرد. سَفاح از نوادگان عباس بن عبدالمطلب و از بنی هاشم بود. با بر تخت نشستن ابوالعباس عبدالله سفاح به عنوان اولین خلیفه عباسی، امارت خراسان به ابومسلم خراسانی سپرده شد. خلافت عباسیان در حران تأسیس شد اما مرکز این خلافت بعدها از حران به بغداد منتقل شد. معروف ترین خلیفه ی بنی عباس هارون الرشید بود.
ابومسلم خراسانی
“بهزادان پور ونداد هرمزد” ملقب به “ابومسلم خراسانی” فرمانده نظامی ایرانی و رهبر جنبش سیاهجامگان بود که توانست با براندازی حکومت بنی امیه، حکومت بنی عباس را پایه گذاری کند. وی پس از پیروزی بر حاکم خراسان و تسخیر مرو، سپاهی را روانه عراق نمود و توانست در سال ۱۳۲ هجری قمری، مروان، آخرین خلیفه اموی را شکست دهد.
هارون الرشید
هارون خلیفه معروف عباسی در منطقۀ ری به دنیا آمده بود چرا که پدرش در آن زمان امیر منطقۀ ری و خراسان بود. مادر هارون کنیزی به نام خیزران بود. فضل بن یحیی “پسر یحیی بن خالد برمکی”، ده روز پس از هارون به دنیا آمد و چون مادر وی،هارون الرشید را هم شیر داد، فضل و هارون برادر رضاعی بودند. هارون از مشهورترین خلفای عباسی به حساب میآید و شهرت او از شرق فراتر رفت و به غرب رسید و برخی از پادشاهان اروپا سعی در ایجاد روابط حسنه با او داشتند. عصر هارون به جهت درامد زیاد، اموال فراوان، رونق تجارت، پیشرفت علم، فلسفه و موفقیت در فتوحات، عصر طلایی دوران حکومت عباسی نامیده میشود.
هارون الرشید در دوران حکومت خویش و به منظور تحکیم قدرت خلافت و پیشگیری از هرگونه مشکلات احتمالی در روند انتقال قدرت، سلسله تمهیداتی را در نظر گرفته و بر اساس آن سیستم جانشینی پیچیدهای طراحی کرد. بدین ترتیب، امین به عنوان جانشین هارون، پس از وی به خلافت میرسید و مأمون نیز به عنوان جانشین امین منصوب گشت و قاسم، فرزند دیگر هارون، جانشین مأمون شد. تمام این تصمیمات تبدیل به عهدنامهای گشت که بر کعبه آویخته شد و به ایالات فرستاده شد، اما پس از مرگ هارون، امین با سلسله اقداماتی مأمون را تحت فشار قرار داد و مدتی پس از عزل قاسم، مأمون را از جانشینی عزل کرد و فرزند خود موسی را با لقب الناطق بالحق به عنوان جانشین خویش اعلام کرد که نامش را در خطبه، جایگزین نام مأمون ساختند. مأمون نیز در اقدامی متقابل هرگونه ارتباط با بغداد را قطع کرد و از فرامین امین سرپیچی کرد و به ستیزی آشکار با وی پرداخت که نتیجهٔ آن، درگیری نظامی میان دو برادر بود.
محمد امین
ابوعبدالله محمد امین ششمین خلیفه عباسی بود. تولد محمد امین شش ماه بعد از برادرش مأمون بود و مادرش زبیده دختر جعفر بن منصور بود. از خصوصیات نسبی امین، هاشمی بودن پدر و مادرش است، که در هیچ یک از خلفای بنی عباسی دیده نشده است.محمد امین بعد از پنج سال حکومت توسط برادر خود کشته شد. چون مأمون به یاری ایرانیان به قدرت رسیده بود، پایتخت بنی عباس را از بغداد به شهر مرو در خراسان انتقال داد. هر چند که این کار مأمون با مخالفت شدید بزرگان خاندان بنی عباس قرار گرفت. مأمون بزرگ شیعیان یعنی علی بن موسی الرضا را به مرو آورد و مقام ولیعهدی را به او پیشنهاد کرد و امام نیز قبول کرد اما با این وجود یک سال بعد امام توسط وی مسموم و کشته شد و مأمون دوباره پایتخت بنیعباس را به بغداد انتقال داد.
مامون
ابوالعباس عبدالله مَأموُن پسر هارون الرشید خلیفه عباسی در بغداد زاده شد. وی هفتمین و بزرگ ترین خلیفهٴ عباسی بود که پس از ابوعبدالله محمد امین به خلافت رسید. مادر و همسرش ایرانی بودند، که مبین تمایلات ایرانی و علوی اوست. او معتزل پرشوری بود و کوشید تا با اعمال زور عقاید خود را به کرسی بنشاند و آغازگر فتنه خلق قرآن بود.
در موج باز بخوانیم: