ماجرای موسیقی درمانی خانم آگاهی برای بچه های اوتیسم و سندورم دان در ماه عسل
خانم آگاهی مهمان برنامه ماه عسل متولد ۱۳۶۱ و ۳۵ ساله است. خانم آگاهی دارای لیسانس و فوق لیسانس حسابداری و همچنین لیسانس موسیقی است. تحصیل در رشته حسابداری به اصرار پدر و علاقه ایشان به پدر بود. پدر اصرار داشت که حسابدار یا حسابرس شود و این باعث شد که در آن مقطع تحصیل کند.
خانم آگاهی در برنامه ماه عسل اینطور گفت: در ۱۶ سالگی یکی از اقوام تماس گرفتند که برای مراسم جشن در مدرسه استثنایی نیاز به یک نفر برای عروسک گردانی دارند. به دلیل مشکلی که برای نفر قبلی رخ داده،فرصت کمی برای هماهنگی در مراسم جشن دارند. اول مخالفت پدر را داشتم ولی در نهایت با موافقت پدر به مدرسه استثنایی رفتم. با دیدن بچه های اوتیسم و بچه هایی که بیماری سندورم دان دارند، وحشت کردم. نحوه رفتار بچه ها برام عجیب بود. با وحشت بسیار آن روز گذشت. بعد از مدت ها از مدرسه با من تماس گرفتند چون آن مدرسه، مدرسه ای دخترانه بود و بچه ها با من ارتباط برقرار کرده اند. بعد از مشورت با پدر و مادر، قبول کردم که ماهی یکبار به مدرسه استثنایی بروم و با بچه های اوتیسم و سندورم دان روبرو شوم. کم کم ارتباط بچه ها با من بیشتر شد و تعداد مراجعاتم را به ۲ بار در ماه افزایش دادم. بعد از مدتی مدرسه استثنایی ها تعطیل شد و به خاطر تجربه ام از یک مرکز دیگری تماس گرفتند و مدتی هم به آنجا رفتم.
همچنین بخوانیم: آدرس کافه دانتیسم (کافه ای با کارکنان سندروم دان و اوتیسم)
مدیر این مرکز به من اجازه داد و اصرار داشت که در حوزه موسیقی که علاقه داشتم مطالعه داشته باشم. مدیر مرکز، کارت هیئت علمی دانشگاه خود را به من داد تا به از آن طریق به کتابخانه بروم و مطالعه کنم. حتی مدیر مرکز به من حقوق میداد تا مطالعه کنم و نتیجه مطالعاتم در خصوص موسیقی درمانی را به مرکز منتقل کنم. مرکز به دنبال این بود که از اعتراضات و صداهای بچه ها به نتیجه برسیم که بچه های اوتیسم و سندورم دان چه خواسته ای دارند.
یکبار در هنگام ارتباط با بچه های اوتیسمی، از طرف بیمار اوتیسمی چک خوردم و به اعتراض کودک اوتیسمی که خواسته بود من مربی وی نباشم، به دفتر مرکز رفتم و جوابگوی رفتارم شدم. مدیر مرکز به من گفت که باید در عمل با همین بچه ارتباط خوبی بتوانی برقرار کنی. در نهایت توانستم و تعداد بیماران و بچه های اوتیسمی که به من دادند بیشتر و بیشتر شد.
متاسفانه آن مرکز هم تعطیل شد. از یک مرکز دیگر با من تماس گرفتند که در اینجا همه پسرهای بالای ۱۴ سال بودند و این چالش جدید برای من بود.
نکته عجیب در ارتباط با بچه های اوتیسم این بود که یک رفتار ثابت من با چند تا از بچه های اوتیسم، بازخورد رفتاری متفاوتی از طرف بچه ها داشت. یکی از اوتیسمی ها عصبانی میشد، دیگری گوش میداد، و یکی دیگر میرفت و اون کار را انجام میداد. من معلم تاتر و موسیقی آن ها بودم و اینجا بود که فهمیدم رفتار بچه ها نسبت به هر حرف من متفاوت است و این مثل اثر انگشت است که برای هر فرد با فرد دیگر متفاوت است.
در نهایت در این مراکز توانستم به بچه های اوتیسمی، موسیقی را آموزش بدهم. تا جایی که تعدادی از بچه های اوتیسمی هم اکنون می توانند پیانو بنوازند.
2 دیدگاه
ناشناس
سلام
من پدر بچه اوتیسم هستم خواهش میکنم از خانم آگاهی یک شماره تماس به من بدین من در کرمانشاه هستم .
ادمین
سلام
دوست عزیز در خبر کافه دانتیسم مشخصات شامل آدرس کافه دانتیسم ، شماره تلفن کافه دانتیسم، آدرس صفحه اینستاگرام و کانال تلگرام کافه دانتیسم قرار داده شده است. می توانید با کلیک روی : آدرس کافه دانتیسم مشخصات آن را بخوانید.