پرفسور خیابانی پدر همسر محسن افشانی
محسن افشانی بازیگر و مجری تلویزیون، چندی پیش ازدواج خود با خانم “س.ت.خ” را به صورت رسمی منتشر کرد که همین روش انتشار خبر حاشیه ها و جار و جنجال های بسیاری را به دنبال داشت تا اینکه چندی پیش نام همسر محسن افشانی به صورت کامل توسط او و در مصاحبه ای رسمی اعلام شد! اسم همسر محسن افشانی “سویل تیانی خیابانی” است که مطابق صحبت های محسن افشانی دختر پرفسور خیابانی، شاعر و فعال در حوزه ی ادبیات است. علیرضا تیانی خیابانی (پدر سویل تیانی خیابانی)، فرزند “اکبر تیانی خیابانی” در پنجم آبان ماه سال ۱۳۳۷ در شهر تبریز به دنیا آمده و ۲ سال اول زندگی خود را در کوچه ی قره باغی های محله ی منصور تبریز سپری کرد اما پس از آن به دلیل مشکلات مالی پیش آمده برای خانواده او، به همراه آنان به تهران مهاجرت کرد و به همین دلیل تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و متوسطه را در تهران به پایان رساند. پرفسور خیابانی در سال هزار سیصد و شصت و چهار موفق به اخذ مدرک “کارشناسی ژئوفیزیک” از دانشگاه استانبول شد و به ایران بازگشته و به همراه برادران خود یک شرکت تولیدی نساجی به راه انداخت. علیرضا تیانی خیابانی که علاقه ی خاصی به شعر و ادب فارسی داشت، همزمان با مشغله ها و دغدغه های اقتصادی مختلف، شعر و ادبیات را نیز جدی گرفت و شعرهای خود را با تخلص “تیانی” یا “خیابانی” منتشر کرد. پرفسور خیابانی شاعری فوق العاده حساس و با سلیقه اند بطوریکه آثار خود را در فرمی بسیار نفیس به مخاطبین خود هدیه می کنند. علیرضا تیانی خیابانی در راستای همین تلاشها و کارهای ادبی-هنری خود در سال ۱۳۸۵ با تاییدات جراح و تورکولوق بزرگ کشورمان “مرحوم پرفسور دکتر جواد هیئت” موفق به اخذ دکترای افتخاری ادبی دانشگاه باکو شد و پس از آن در سال ۱۳۸۶ به صورت افتخاری به استادی همان دانشگاه برگزیده شد. پدر علیرضا تیانی خیابانی (اکبر دایی) در “ریخته گری تیان” استادی ماهر و بی بدیل بود و از همین روی بود که عنوان خانوادگی “تیانی” به این خانواده داده شد چرا که نسبت دادن فعالیت های پدر خانواده به خاندان او در تبریز پیشینه ای قدیمی داشته و نام های فامیلی مانند :
- پالان دوزان
- یمنی دوزان
- نعل بندان
- شکرچی لر
- پانبیقچیلار
- میسگرلر
- کاغاذچیلار
و … از آن جمله هستند.
کانال تلگرام پدر سویل تیانی خیابانی : https://t.me/profdrkhiaban
مهر و وفا – تقدیم به تمامی عاشقان
به گمانم صنما یاری و دلدارِ منی
مونسِ این دلِ نالان نه جفاکارِ منی
منم آن بیژن دلسوخته اندر چه عشق
تو منیژه که چنین دلبرِ غمخوارِ منی
با خیالِ تو منم نیمه شبان مویه کنان
نیست کس را خبری یارِ وفادارِ منی
دلِ من سوختی ار با نگهی آن نه ستم
تو مگر ای بُت طناز ستمکارِ منی ؟
شکوه از بختِ بدم دارم و از تو هرگز
همه مهری و وفایی و فسونکارِ منی
منم آن یوسف گم گشته زلیخا چو تویی
تو بیا بر سرِ بازار خریدارِ منی
ای خیانانی نالان غمِ هجران زخم است
تو همان مرهمِ زخمِ دلِ بیمارِ منی
سروده شده در روز عشاق – (علیرضا تیانی خیابانی)
صبر و قرار
صبر و قراری بخدا، عشوه تو داری بخدا
پای دلم بسته ی تو، دار و نداری بخدا
لولوء لالای منی، سرور و مولای منی
همدم شیدای منی، آخرِ کاری بخدا
زهر و شفایی بخدا، قهر و وفایی بخدا
درد و دوایی بخدا، همدم و یاری بخدا
روزِ ترا روزه منم، آبِ ترا کوزه منم
آخر دریوزه منم، حاصل و باری بخدا
خام تویی پخته تویی، گوهر ناسُفته تویی
گفته و نا گفته تویی، ماه و مداری بخدا
شب همه شب خیالِ تو، هجرِتو و وصال تو
کون مکان جمالِ تو، لیل و نهاری بخدا
دردِ تیانی همه تو، جانِ جهانی همه تو
سوزِ نهانی همه تو، جانِ بهاری بخدا
دکتر علیرضا خیابانی