تاتهای ایران چه کسانی هستند؟
تاتهای ایران (به تاتی: Irune Tâtun، ایرون تاتون) از اقوام ایرانیتباری هستند که به ایشان تاتهای جنوبی هم گفته شده و به شکل پراکنده در شمال ایران (از آذربایجان تا شمال خراسان) زندگی میکنند. تاتهای ساکن قفقاز بنابر عقیدهای رایج خود را از اعقاب ایرانیهایی میشمارند که در عصر ساسانیان به مرزهای شمالی ایران فرستاده شدهبودند. اکثریت تاتهای ایران در استانهای مرکزی، قزوین، تهران، اردبیل، گیلان، زنجان و خراسان شمالی ساکن هستند که به صورت نقطه ای میتوان شهرستانهای :
- دماوند
- زرندیه
- تاکستان
- بوئینزهرا
- الموت
- اشتهارد
- طالقان
- شاهرود
- خلخال
- رودبار
- طارم
- جاجرم
- اسفراین
- آران و بیدگل (استان اصفهان)
را به عنوان محل سکونت تات ها نام برد. تات های ایران زرتشتی، یهودی و مسلمان بوده و به زبان “تاتی ایران” (به تاتی: Tâti Zobun, تاتی زبون) که از گروه زبانهای ایرانی شمال غربی و زبان تاتی قفقاز از گروه زبانهای ایرانی جنوب غربی است سخن میگویند. زبان تاتی به فارسی بسیار نزدیک است. لهجه زبان تاتی را میتوان آمیخته ای از زبان لری، زبان تالشی و زبان مازندرانی دانست.
زبان تاتی
گویشهای زبان تاتی روزگاری از آذربایجان تا شمال خراسان گسترده بود ولی امروزه با ترکزبان و فارسیزبان شدن بخشی از شمالباختری ایران تنها جزیرههایی از گویشهای تاتی در منطقه به جا ماندهاست. زبان تاتی در فهرست میراث ناملموس آثار ملی ایران از استان آذربایجان شرقی ثبت شده است و به عنوان مثال هم اکنون در روستای کرینگان از توابع ورزقان سخن گفته میشود. (وَرْزَقان (به ترکی آذربایجانی: ورزیغان) یکی از شهرهای مهم ومعدنیاستان آذربایجان شرقی است).
زبان تاتی از آنجا که یکی از زبانهای ایرانی شمال غربی است با فارسی نزدیکی دارد و به زبان تالشی نزدیکتر میباشد. زبان تاتی همچنین به زبان کردی و اوستایی هم نزدیک است. تاتی، بسیاری از ویژگیهای آوایی، واژگانی و صرف و نحوی کهن همچون تمایز جنس دستوری، ساخت ارگتیو، مادهٔ مجهول، گردش مصوتها، حالت دوگانهٔ فاعلی و غیرفاعلی در اسم و … را حفظ کرده است.
تاتهای ایران، بیشترشان در شهرستانهای تاکستان، بوئینزهرا، طارم ،اشتهارد و الموت قزوین زندگی میکنند و این منطقه، بزرگترین منطقهٔ تاتنشین ایران است از جمله شهرهای تات زبان سگزآباد،خوزنین، شال، اسفرورین، خیارج، دانسفهان است. بقیه نیز در استانهای مرکزی (روستاهای وفس و چهرقان و فرک)، خراسان شمالی، سمنان، زنجان، البرز، آذربایجان شرقی، اردبیل (بخش شاهرود) و همچنین در مناطق برغان، چندار، طالقان، الموت و رودبار به سر میبرند. عدهٔ زیادی از تاتهای ایران نیز به تهران (به ویژه مناطق شرق تهران مهاجرت کردهاند).
نقش زبان تاتی در جنگ ایران و عراق
در جنگ هشت ساله ایران و عراق زبان تاتی نقش تعیین کننده ایی در پیروزی اطلاعاتی ایران ایفا نمود؛ ضداطلاعات ارتش عراق با شنود مکالمات بیسیم چیهای ایرانی متوجه تحرکات و برنامههای عملیاتی ارتش و سپاه ایران میشدند و نیروهای ایرانی از هر کدام از گویشها و زبانهای ایرانی برای مکالمات بیسیم چیها استفاده مینمودند، توسط استخبارات و ضد اطلاعات ارتش بعث عراق شنود و ترجمه میشد؛ تا اینکه از گویشوران زبان تاتی در دو سوی بیسیمهای نیروهای ایرانی استفاده شد و ارتش بعث عراق و هیچیک از همپیمانانش تا پایان جنگ نتوانستند هیچکدام از مکالمات اطلاعاتی عملیاتی ایران را رمزگشایی نمایند این بیسیم چیها از دو روستای وفس و چهرقان استان مرکزی انتخاب شده بودند؛ در سال ۱۳۷۰ و سه سال بعد از پایان جنگ، سپهبد امیر صیاد شیرازی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش ایران با حضور در این دو روستا و افشای این موضوع، از مردم و شهدای این دو روستا قدردانی کرد.
ریشه و کاربرد واژهٔ تات (معنی تات چیست)
تات واژهای است که ترکزبانان برای مردم ایرانیزبان و ایرانیتبار یکجانشین بهکار بردهاند. به گفته هونی (۱۹۵۷) فارسیزبانان را تات مینامیدند.
قدیمیترین سندی که کلمهٔ تات در آن استفاده شده، کتیبههای اورخون است. تات در این کتیبهها ظاهراً به معنای «اتباع» و «رعایا» استفاده شدهاست. لفظ «تات» علاوه بر این که بر ایرانیان و یکجانشینان اطلاق میشده، عنوانی بوده که قبل از حکومت ایلکخانی به عناصر خارجی سرزمینهای ترکان (احتمالاً خارجیهای یکجانشین ترکستان، بعضی قبایل متمدن ترک، اقوام مغلوب و ساکنان مناطق تحت تصرف ترکان) گفته میشدهاست.
در مثلها و افسانههای مردم تبریز «تات» به معنی مرد دانا و باسواد و شهرنشین است. استعمال کلمهٔ «تات» در بین ترکان ساکن ایران رواج داشته ولی انعکاس آن در ادبیات فارسی بسیار کم است. همچنین در دیوان لغات ترک کاشغری تات به شکل تَت نیز ضبط شده و به معنای ایرانی، فارسی، فارسی زبان و کافر اویغوری آمده است. تاتارهای کریمه نیز مسیحیان یونانی را که در سلطنت کاترین دوم (۱۷۶۲–۱۷۹۶) و در فاصله ۱۱۸۹–۱۱۹۲/ ۱۷۷۵–۱۷۷۸ به ناحیه ماریوپول (ژدانوف امروزی) واقع در کنار دریای آزوف مهاجرت کرده بودند، تات مینامیدند.
سرنوشت تاریخی قوم تات
مردمی که امروزه تات نامیده میشوند، در نواری منقطع از کوهستان قفقاز تا کوههای خراسان پراکندهاند. سرنوشت تاریخی مردم تات هرچه بوده در نهایت به این انجامید که تاتها در نواحی دور افتاده و روستاهای صعبالعبور و حاشیهای بقاء خود را بدست آورند. امروزه همانطور که گفته شد این مردم در گستره وسیعی از ایران حضور دارند. با توجه به دادههای جمعیتشناختی موجود و صحبتهایی که با اهالی تاتنشین مناطق مختلف ایران شده، میتوان به تقریب گفت در حدود بیش از ۴۰۰ هزار نفر تات در ایران زندگی میکنند که در گذشته عمدتاً از حضور دیگران آگاهی خاصی نداشتند و عموماً بیشترشان بصورت جزایری مجزا از هم زندگی میکردند. امروزه هم اطلاعاتی کلی از یکدیگر دارند که به عنوان مثال تاتنشینهای دشت قزوین به ندرت یکی از تاتنشینهای اطراف بجنورد را دیدهاند، چه برسد به اینکه ارتباطی با هم داشته باشند.
در مجموع میتوان تاتهای ایران را در چند ویژگی مشترک خلاصه کرد:
- زبان تاتی، که در تمام مناطق تاتنشین، وجود دارد.
- منشأ و تبار مشترک که به مادها بر میگردد (هرچند خودآگاهی کمی نسبت به این مسئله در میان تاتها وجود دارد).
- تاریخ و سرنوشت تاریخی مشترک که سبب شده وضعیت تاریخی مشابهی را داشته باشند.
- سنت و میراث فرهنگی مشترک. باید گفت از آنجا که زبان تاتی، یک زبان غیرمکتوب است و فرهنگ آنها نیز یک فرهنگ شفاهی است، لذا مهمترین و اصلیترین محمل فرهنگی آنها، زبانشان بوده که سنت فرهنگیشان را در طی سالها و قرون متمادی تا به امروز انتقال داده است.
تاتستان ایران
در ایران پراکندگی تاتها دامنه قابل توجهی دارد. تا قرن گذشته، مردمی که در سرزمینهای میان مانقوطای سراب و نیر اردبیل سکونت داشتند، مخلوطی از تاتها و شاهسونها بودند و طول مسیر رودخانههای بالق لو و قرهسو تا رودخانه ارس نیز در دست تاتها بود. اینان در همان زمان مدتها بود که زبان خود را فراموش کرده بودند و به ترکی سخن میگفتند. دره شاهرود خلخال، بزرگترین محل تجمع تاتها در آذربایجان و اردبیل است. حدود چهل روستا در این دره و یکی دو ناحیه دیگر خلخال، تاتنشین است. در نیمه قرن سیزدهم، مردم یکجانشین رحمتآباد و اهالی رودبار زیتون به زبان تاتی سخن میگفتند. در قزوین نیز انبوهی از تاتها سکونت دارند. در سال ۱۲۷۶ به دستور علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه، وزیر علوم و صنایع و تجارت، لغات رایج در میان تاتهای بلوک رامند و دیگر روستاهای تاتنشین جنوب قزوین جمعآوری گردید و کتابی تألیف شد با عنوان رساله لغات فرس قدیم که اهل قزوین را از قبایل قدیم ایران و مردمی پهلویزبان معرفی کرده است. شمسالعلما محمدمهدی عبدالرب آبادی، از مؤلفان نامه دانشوران، از این طایفه بود. امروزه از جنوب غربی تا جنوب شرقی قزوین، گروههای بزرگی از مردم بخشهای رامند شمالی، رامند جنوبی، بخشی از بوئین زهرا، دودانگه، افشاری، دشتابی و اشتهارد، تات نامیده میشوند. حضور تاتها در مازندران و استرآباد نیز سابقهای طولانی دارد؛ از قرن دهم به بعد، تاتها یکی از گروههای جمعیتی ولایت استرآباد بودهاند. سلطانعلی تات در صفر ۱۰۰۵، استشهادنامه رعایا و مالکان قریه چوپلانی استرآباد را دربارهٔ حقابه آن روستا تأیید کرده بود. در دوره نهضت مشروطه، زبان تاتی در ولایت استرآباد رایج بود و گروههایی از تاتها در بلوک سدن رستاق استرآباد و شهر اشرف (بهشهر امروزی) سکونت داشتند.
تاتهای ایران که به تاتهای جنوبی شهرت یافتهاند، در شهرها و روستاهای زیر زندگی میکنند:
- اشتهارد و روستاها و دهستانهای اطراف (پسوند اوا در زبان تاتی همان آباد است): شامل مرادتپه، صحت آباد، جعفرآباد، قزل حصار، رحمانیه، مهدیآباد، فرد آباد، مختارآباد، عبدالله آباد، کوشک اوا، مروت اوا، پلنگ اوا، اوپشته، گنگ، جارو، نکوجار، قرقرک و بوجعفر.
- در دامنهٔ جنوبی رشته کوه البرز از رودبار الموت، رودبار شهرستان، شهرستان طالقان، شهرستان رودبار زیتون، رودبار قصران، بومیهای شمال تهران شامل بومیهای قدیمی تجریش و شمیران ودماوند و ایوانکی و لواسان کوچک و بزرگ و روستاهای اطراف آن ها . ( البته بعضی از روستاهای شهرستان دماوند مهاجر نشین و کرد یا ترک زبانند مانند روستای حصار یا سربندان که کرد هستند)
- در شهرستان تاکستان، شهر تاکستان و در بخش اسفرورین، شهر اسفرورین و روستای قرقسین، تات زباناند.
- در شهرستان بوئین زهرا، شهرهای شال، دانسفهان و روستاهای خیارج، خوزنین، خروزان، ابراهیمآباد و سگزآباد و … تات زبان هستند.
- در فشگلدره قزوین روستاهایی نظیر زیاران، صمغ آباد، طیخور، توداران، آقچری، خوزنان، جزمه، آتانک، قاضی کلایه، ابراهیمآباد، کهوان، دارالسرور، میانکوه و کذلک و روستاهای رزجرد،رشتقون، شینقر، اردبیلک، اشنستان، میانبر و … در کوهپایه قزوین تاتزبان هستند.
- تاتهای خلخال(کلور، درو، اسکستان، شال، دیز، کرین، لرد، گیلوان، کرنق)، جیرنده، طارم، عنبران، میناباد، میرزانق، کلش، سروآباد، پیلهزیر، پیلهرود، جید، طولش، عنبران علیا، لنکران، ماسالی جمهوری آذربایجان و کجل.
- در استان مرکزی (شهرستان کمیجان) نیز روستاهای وفس، چهرقان، گورچان و فرک تات هستند. این روستاها به فاصله ۱۰۰ تا ۱۲۰ کیلومتری شهر اراک و در شمالیترین نقطه استان مرکزی واقع شدهاند. مناطق کوهستانی و خوش آب و هوا و شغل مردم روستاها کشاورزی، باغداری و دامداری است که به دلیل مواجه شدن با کمبود آب و عدم توجه مسئولین به نیاز مردم و نیروهای انسانی جوان، به شدت روستاها خالی از سکنه میشوند و در شهرهای مانند تهران، قم، اراک، کرج و… سکونت مینمایند.
اگر جستاری صحیح انجام دهیم میبینیم که منطقه تاتنشین به شکل ماه بوده و از اشتهارد شروع شده و به شمال ایران ختم شده و در آنجا چون مردم از آن سر درنمیآوردند آن را پشت کوهی میدانستند.
- طارم علیا
در حدود ۵ روستا به نامهای هزاررود(Hazarrud) ،سیاهرود، گندمآباد، قوهیجان و نوکیان تات هستند که این روستاها در طارم علیا واقع شدهاند.
- خراسان شمالی
در جنوب بجنورد در جلگه شوقان و در شهرستان جاجرم، شهر سنخواست و روستاهای قدیمی مثل طبر، کرف، خراشا و اندقان تات هستند. در این مناطق، زبان تاتی، زبان اصلی مردم است و در برخی روستاها، تاتها همراه با سایر اقوام و به ویژه با کردها زندگی میکنند. تاتهای ساکن بجنورد شامل طوایف گیفانی، گلیانی، گرمهای، جاجرمی، رازی، سنخواستی، خراشاهی، جربتی، کرفی، طبری، فیروزهای، آساکی (پارتی)، اردغانی، بیدوازی، روئینی، مشهد طراقی و برخی طوایف خاوری است. برخی همچون ملک الشعرای بهار بر این عقیدهاند که اصطلاح تات در شمال خراسان برگرفته و تغییر یافته اصطلاح «تازیک» یا «تاجیک» است که پس از حمله اعراب به شمال خراسان ابتدا از سوی ایرانیان به اعراب و سپس از سوی اقوام ترک به فارسزبانان اطلاق شده است.
1 دیدگاه
علیرضا
من از تات های بهشهر هستم. تات های مازندران و گلستان در نواحی شرقی مازندران و غربی گلستان سکونت دارند و نواحی کوهستانی غرب گرگان و سدن رستاق و کردکوی و گلوگاه و بهشهر تات نشین هستند. من از تات های خلیل محله بهشهر هستم و به خودمون تات و به زبانمون تاتی میگیم و زبانمون با زبان مازندرانی یکی هست.