داستان کامل سریال پس از باران

داستان کامل سریال پس از باران چیست؟

سریال پس از باران، مجموعه‌ای تلویزیونی به کارگردانی سعید سلطانی بود که در سال ۱۳۷۹ از شبکه سوم پخش شد. سریال پس از باران در فضای گیلان مقابل دوربین رفت و نگاهی به تاریخ ایران در دوران رضا شاه است. پس از باران روایتی انسانی از روابط ارباب و رعیتی بود. این سریال با موضوع قراردادن زندگی خانواده یک ارباب و حضور دختری با عنوان “همسر دوم ارباب” (مرجان محتشم)، به نمایش شرایط جدید و مخالفت‌ های خانواده ارباب «همسر اول» (کتایون ریاحی) و عواقب و عوارض چنین حضوری می‌پرداخت. سریال پس از باران روایتی از دوران زندگی در زمان رضا شاه پهلوی است و مشکلاتی که مردم متحمل می‌شدند. برخی سریال پس از باران را به دلیل موضوع آن از دیدگاه فمینیستی مورد نقد قرار داده‌اند چرا که در این سریال زن اول خان به دلیل ناباروری اش، برای شوهرش (خان) زن دوم می‌گیرد و در نهایت هم مزد این کار خیرش را گرفته و خودش بچه‌ دار می‌شود. سریال پس از باران سریالی بود که با فلش بک زدن به اتفاقات گذشته و در آمیختن آن با زندگی فعلی شخصیت های فیلم ساخته شد و در واقع سریالی با زمان‌ های تو در تو بود، اتفاقاتی که به محض یادآوری و مرور در ذهن شخصیت‌ های سریال، برای مخاطب به نمایش در می‌آمد.

بازی خوب بازیگران سریال پس از باران توانست در آن زمان، این سریال را تا اندازه‌ ای قابل قبول جلوه دهد، هر چند که برقراری پیوندها بین اتفاقاتی که در گذشته رخ می‌داد و وقایعی که در زمان حال می‌گذشت، برای مخاطب کمی دشوار بود. نکته مهم سریال پس از باران، شخصیت ارباب بود یعنی همان مرد بی گناه دو زنه که بر خلاف میل خود و به اصرار همسرش، زن دوم گرفت. این مرد، بیگناه‌ ترین فرد فیلم پس از باران است. و زمانی که سایه به سایه، زن دوم را که فرار است تعقیب می‌کند، در حقیقت برای نجات جان او از دست برادر بی رحم زن اول است و اصلاً قصد آزار او را ندارد!

داستان فیلم پس از باران

داستان سریال پس از باران ، دکتر مهرپرور و همسرش می‌ باشد که وقتی عازم شمال ایران (گیلان) می‌شوند در یک تصادف رانندگی کشته می‌شوند و فرزندانشان (مرضیه و مسعود) از آنجایی که به این مرگ مشکوک هستند جهت بررسی بیشتر به شمال سفر می‌کنند، هرچه از سفرشان در شمال می‌گذرد آنها از راز خانوادگی‌ شان اطلاعات بیشتری به‌ دست می‌آورند که این اطلاعات به نقل از مادر بزرگشان نقل می‌شود. در روایتی که از رویدادهای قدیم توسط مادربزرگ مرضیه و مسعود بازگو می‌شود، به داستان زنی اشاره می‌شود که شوهرش ارباب است و به خاطر بچه‌ دار نشدن زنش با اصرار مدام زن اولش (کتایون ریاحی) تصمیم به ازدواج می‌گیرد که از طبقه رعیت همسر اختیار کند و با یک دختر رعیت ازدواج میکند. این وسط مادر زن اول ارباب (مهوش صبرکن) به همراه برادر زن اول ارباب (رحیم نوروزی) مشقت‌های زیادی به زن ارباب می‌دهند و … .