لسان الغیب کیست؟
لسان الغیب عبارتی عربی متشکل از دو واژه ی لسان به معنی “زبان” و غیب به معنی “نهان” است. لسان الغیب اشاره به شخصی است که زبان به گفتن اسرار نهان بگشاید! اما این عبارت علارغم اینکه واژه ای عربی است، در میان ما پارسی زبانان معنا و مفهوم خاصی دارد؛ چرا که لسان الغیب لقب حافظ شیرازی است. “خواجه شمس الدین محمد بن بهاء الدّین محمد حافظ شیرازی” متولد سال ۷۲۷ قمری و درگذشته در سال ۷۹۲ قمری،شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است که دارای ۴ لقب معروف زیر بود که از تمام آنها شناخته شده تر، لقب “لسان الغیب” است :
- لسان الغیب
- ترجمان الاسرار
- لسان العرفا
- ناظم الاولیا
ادوارد براون، خاورشناس و ایران شناس مشهور بریتانیایی در جلد سوم از کتاب تاریخ ادبیات ایران، در خصوص اینکه چرا حافظ را لسان الغیب نامیده اند سخن کرده است. وی در این کتاب با اشاره به روز مرگ حافظ شیرازی می نویسد : “چون حافظ از دنیا برفت مردم آنروز به تکفیر او پرداختند (یعنی حافظ را کافر و بی دین خواندند) و او را “باده گسار” و “ضد دین” خطاب کرده و بر آن شدند تا از به خاک سپاری پیکر حافظ در مصلّای شهر ممانعت به عمل بیاورند.
چون عدهای از بزرگان و دانایان شهر با این رفتار مردم مخالف بودند و آنها را نهی می کردند، متفق القول شدند تا از کتاب خود حافظ استخاره ای بزنند و هرچه از معنای شعر او بدست آمد به آن عمل کنند!… کتاب حافظ را آوردند و آن را به دست کودکی دادند تا به صورت اتفاقی کتاب را باز کند.کودک هم چنین کرد و کتاب حافظ را گرفت و آنرا گشود و سپس به دست شخصی داد تا بخواند. شعر شماره ۸۰ از کتاب حافظ آمد که در آن حافظ اینگونه سروده است :
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت … که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش … هر کسی آن دروَد عاقبت کار که کشت
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست … همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت
سر تسلیم من و خشت در میکده ها … مدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خشت
نا امیدم مکن از سابقه لطف ازل … تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت؟
نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس … پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت
حافظا روز اجل گر به کف آری جامی … یک سر از کوی خرابات بَرَندت به بهشت
براساس نوشته ادوارد براون، مردم شهر از این شعر حافظ بسیار تعجب کردند و از آنجا که کاملا با اتفاقات و تصمیمات آنها مرتبط بود، از همان روز لقب “لسان الغیب” را به او دادند.
در موج باز بخوانیم :