سعدی کیست؟
سعدی با نام کامل “ابو محمّد مُشرف الدین مُصلح بن عبدالله بن مشرّف” که متخلص به سعدی است، شاعر و نویسندهٔ پارسی گوی ایرانی است. اهل ادب و ادبیات به سعدی لقب استادِ سخن، پادشاهِ سخن، شیخِ اجلّ و حتی به طور مطلق، استاد داده اند. سعدی در سال ۶۰۶ هجری قمری (برابر با ۱۲۱۰ میلادی) در شهر زیبای شیراز به دنیا آمد. سعدی در زمان حکومت اتابکان فارس، عباسیان، خوارزمشاهیان، ایلخانان زندگی کرد و یکی از مهم ترین رویدادهای تاریخی زمان سعدی حمله مغول به ایران بود. حمله مغول در سال ۶۱۶ هجری توسط چنگیز آغاز شد و در نهایت در سال ۶۵۶ هجری با تصرف بیشتر قسمت های سرزمین ایران و عراق توسط هلاکو به سرانجام رسید. در واقع حملهٔ مغول به ایران به سه لشکرکشی مغول به ایران اشاره دارد که به خاتمه حکومت خوارزمشاهیان، خلافت عباسیان، اسماعیلیه الموت و حکومت های محلی اتابکان سلجوقی و ایجاد حکومت ایلخانان مغول به جای آنها در ایران منجر شد. در مورد زندگی سعدی اطلاعات قطعی بسیار کمی در دست است. حتی قدیمی ترین منابع، بسیاری از اطلاعات خود را از آثار خود او اقتباس کردهاند، اطلاعاتی که بسیاری از آنها به لحاظ تاریخی غیرممکن هستند و سعدی احتمالاً به منظور تأثیر بیشتر کلام خود، آنها را تغییر داده و با مبالغه و افسانه درآمیخته است. بنابراین، هنوز تصویر دقیق و منسجمی از زندگی سعدی وجود ندارد. به ویژه در مورد سال های پیش از سال ۶۵۵ و پس از ۶۸۰ دانسته ها متکی بر فرضیات است.
نام کوچک سعدی یعنی “مصلح” از نام پدر بزرگ پدری او اقتباس شده بود و براساس برخی نوشته های تاریخی خواهر زادهٔ “قطب الدین شیرازی” دانشمند و فیلسوف سرشناس بوده است. پدر سعدی ملازم دربار سعد بن زنگی، اتابک فارس، بود که هم زمان نیز به علوم دینی اشتغال داشت و به همین دلیل سعدی از کودکی تحت تعلیم و تربیت قرار گرفت و همه جا از عشق و آموزه های خردمندانه ی پدرش به نیکی یاد کرده است. سعدی در دوازده سالگی پدرش را از دست داد و تحت تکفل پدربزرگ مادری خود، مسعود بن مصلح الفارسی، قرار گرفت. سعدی در دوران کودکی، مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت. دوران کودکی و نوجوانی سعدی هم زمان با اتابکی سعد بن زنگی در فارس بود، که با حمله مغول به ایران مصادف شد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و به ویژه حملهٔ سلطان غیاث الدین خوارزمشاه، برادر جلال الدین خوارزمشاه، به شیراز در سال ۶۲۰ هجری قمری، سعدی را بر آن داشت که در روزگار جوانی شیراز را ترک کند و به بغداد برود. در آن زمان نظامیه بغداد مهم ترین مرکز علم و دانش جهان اسلام به شمار می آمد. سعدی حدوداً از سال ۶۲۳ قمری در مدرسه نظامیه بغداد،در سال ۴۵۹ هجری به دستور خواجه نظام الملک طوسی، وزیر مشهور دربار سلجوقیان، تأسیس شده بود، مشغول به تحصیل شد. در این مدرسه که به صورت شبانه روزی اداره می شد، دانشجویان دروسی از قبیل صرف و نحو عربی، قرآن، فقه، حدیث، اصول، طب، فلسفه و نجوم را فرا می گرفتند. در واقع هدف اصلی تأسیس مدارس نظامیه، تربیت قاضی و فقیه و محدث اهل سنت بود و امام محمد غزالی از سال ۴۸۴ هجری در آن تدریس میکرد و تأثیر وی در محتوا و نظام آموزشی، در درازمدت (حتی در زمان تحصیل سعدی) هویدا بود، چنانکه کتاب احیاء علوم الدین یکی از مهم ترین کتاب های درسی آن به شمار می رفت. این مدرسه و سایر مدارس نظامیه مروج فقه شافعی و کلام اشعری بود و مثل سدی در برابر تفکر اسماعیلیه عمل میکرد.
سعدی پس از تحصیل در نظامیه، شغل واعظی پیشه کرد که مستلزم سفر به مناطق مختلف و ارائه خطابه و ارشاد مردم بود. با توجه به شواهد متعددی که در بوستان و گلستان وجود دارد، سعدی مدتی را در شهرهای مختلف منطقه ی شام مانند: دمشق و بعلبک به سر برد و به کار تدریس و موعظه مشغول بود. مسلم است که سعدی به حجاز، شام و آسیای صغیر سفر کرده است. با این حال نشانه هایی از سفر به هندوستان، ترکستان، غزنین، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم در سروده های وی یافت میشود. اما به نظر میرسد که بعضی از این سفرها داستان پردازی باشند و منطقاً پایهٔ نمادین و اخلاقی داشته باشند چنانچه یان ریپکا، سفر او به شرق ایران، شامل ترکستان و هندوستان، را بسیار بعید می داند. این جهانگردی که مورد اشارهٔ خود سعدی نیز واقع شده است، به روایتی سی سال به طول انجامیده است. یان ریپکا (Jan Rypka) شرق شناس ممتاز چکی، مترجم، و استاد زبان فارسی و زبان ترکی در دانشگاه کارلف پراگ و عضو آکادمی علوم چکسلواکی بود.
بازگشت سعدی به شیراز
سعدی در حدود سال ۶۵۵ قمری به شیراز بازگشت و در “خانقاه ابو عبدالله بن خفیف” ساکن شد. سعدی در این زمان به حاکم فارس، اتابک ابوبکر بن سعد زنگی بسیار نزدیک شد و بر اساس روایات رابطه ای شبیه به پدر و پسری بین آنها حاکم شد و سعدی به دربار رفت و آمد پیدا کرد. ذبیح الله صفا، معتقد است که اشتغال سعدی در دربار، به عنوان “شاعر درباری” نبوده است. در این دوران سعدی به تدوین و تصنیف اشعار و رسائل خود پرداخت. با توجه به شواهدی که در کتاب بوستان وجود دارد، سعدی در بازگشت از سفر تصمیم گرفت که “سخن های شیرین تر از قند به سوغات آوَرَد” و بدین جهت کتاب بوستان را در سال ۶۵۵ قمری نوشت و به ابوبکر بن سعد زنگی، حاکم وقت شیراز، تقدیم کرد.
محمد علی همایون کاتوزیان، منتقد ادبی، با توجه به شواهدی در گلستان، معتقد است که سعدی پس از نگارش بوستان دچار نوعی افسردگی شد و با این فکر که عمر خود را به بطالت گذرانده و به ایام پیری رسیده است، دست از کار کشید. اما دوست یا دوستانی او را به نوشتن کتاب جدیدی مصمم کردند. سعدی نگارش کتاب گلستان را کمتر از یک سال بعد از تدوین بوستان، در اول اردیبهشت سال ۶۵۶ هجری شروع کرد و “هنوز از گلِ بوستان بَقیّتی موجود بود” که نگارش آن را به پایان رساند. بنابراین کتاب گلستان در مدت پنج یا شش ماه نوشته شد که -به نظر محمد علی همایون کاتوزیان- شبیه به معجزه است و میتواند نشانی از فرح و انبساطی باشد که پس از یک دوره افسردگی موقتاً بروز میکند. سعدی این کتاب را تلویحاً به سعد بن ابوبکر زنگی، ولیعهد جوان فارس تقدیم کرده و ابراز امیدواری کرد که مورد پسند وی واقع شود. یان ریپکا میگوید اینکه سعدی توانسته در این مدت کوتاه این دو اثر بلیغ را در نهایت کمال تصنیف کند، از این مسئله نشات میگیرد که مطالبش را پیش تر نگاشته بوده است.
سعدی تا پیش از نگارش بوستان و گلستان، شاعری نام آشنا نبود، اما نگارش این دو کتاب سرآغاز شهرت و بلند آوازگی او شد. سعدی پس از سکونت در شیراز، زندگی خود را صرف سرودن شعر و مراقبه کرد و روزگار خود را با تقدیم شعری یا نصیحتی به امیران و رعایا و طرفداران خود و پذیرش هدایای آنها میگذراند. سعدی در گلستان میگوید که با دو وزیر دربار ایلخانی زمان خود یعنی شمس الدین محمد جوینی و عطا ملک جوینی دوستی و مراوده داشت. این دو اهل سخن و شعر بودند و با سعدی مکاتبات و ملاقات هایی داشتند. سعدی پس از بازگشت به شیراز، یک بار به سفر حج میرود و در بازگشت، از مسیر آذربایجان، به دیدار این دو برادر نائل میشود. آنها او را به دیدار اباقاخان، پادشاه وقت ایلخانی، بردند و او هم از سعدی خواست که او را نصیحتی کند. سعدی در مدت اقامت خود در شیراز، با بسیاری از افراد سرشناس معاصر خود از جمله شیخ صفیالدین اردبیلی دیدار کرد که البته یان ریپکا گزارش این ملاقات ها را معتبر نمیداند.
علت مرگ سعدی چه بود؟
تاریخ مرگ سعدی را در منابع گوناگون، یکی از سال های ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری ذکر کردهاند. اما مورد اعتمادترین روایت که سعید نفیسی طرح میکند، این است که وی در ۲۷ ذیحجه سال ۶۹۰ هجری درگذشته و در همان خانقاهی که اقامت گزیده بود، به خاک سپرده شده است.
- قاضی نورالله شوشتری در کتاب قصص العلماء، داستانی از ملاقات سعدی با خواجه نصیر الدین توسی در شیراز نقل میکند که طی آن خواجه نصیر، به سبب قصیده ای که سعدی در رثای مستعصم، خلیفه عباسی سروده، دستور فلک کردن او را می دهد و این تنبیه، طی چند روز به درگذشت وی می انجامد.
- ابراهیم باستانی پاریزی، اگرچه اصل فلک شدن سعدی به واسطه سرودن مرثیه برای مستعصم عباسی ممکن است واقعیت داشته باشد، اما جزئیات داستان ساختگی است چرا که نشانه ای از سفر خواجه نصیر به شیراز در دست نیست و در عین حال، سعدی تا سال ها پس از درگذشت خواجه نصیر به حیات خود ادامه داده است.