برنامه دورهمی جمعه ۱۶ تیرماه ۱۳۹۶
مهمان امشب دورهمی : ژاله صادقیان
موضوع : صداقت
ژاله صادقیان گوینده با سابقه رادیو و تلویزیون امشب مهمان برنامه دورهمی شد.
ژاله صادقیان اولین بار در ۵ سالگی به رادیو راه پیدا کرد. صادقیان به دلیل فرهنگی بودن مادر در ۵ سالگی سواد خواندن داشته و توسط آقای گل بابایی (پسر خاله مادرش) که در رادیو فعالیت میکرد به رادیو معرفی شد.ژاله صادقیان با ورود به رادیو به دلیل داشتن سواد خواندن، گوینده رادیو در حوزه برنامه خردسالان شد.
هدایت شدن ژاله صادقیان به سمت رادیو در کودکی
ژاله صادقیان در خصوص هدایت شدن بدون اراده خود به رادیو و گویندگی گفت : «من همیشه دلم میخواست پرستار شوم اما بعد از بزرگتر شدنم علاقه ام به سمت کارهایی در حیطه هنر بسیار نمود پیدا کرد و شاید در ابتدا رفتن به سمت گویندگی دست خودم نبود اما من نهایتا عاشقانه کارم را انتخاب کردم. اینکه در کودکی همکار شدم با بزرگترها اصلا اتفاق خوبی نبود و به خانواده ها شدیدا توصیه میکنم که کودکان حتما دوران کودکی داشته باشند. شاید هم به همین دلیل است که من هنوز هم احساس میکنم کودک هستم.
کودکی نکردن باعث میشود آدم در زندگی برای رسیدن به رشد راحت و صحیح بسیار تلاش کند و شاید وقتی کودکی نکنیم نقص هایی داریم که قطعا الان برای بینندگان مشخص و عیان نیست.»
۸ سال دوری از رادیو
ژاله صادقیان ارتباطات و روزنامه نگاری خوانده و سال ۶۷ مجددا بعد از فارغ التحصیلی وارد رادیو شد یعنی همان موقع که دقیقا مهران مدیری نیز وارد رادیو شده بود.ژاله صادقیان در سالهای دوری از رادیو بسیار با ادبیات انس گرفته بود.
صادقیان در خصوص ترجیح رادیو و تلویزیون گفت : «من بین رادیو و تلویزیون ترجیح دارم اما نمی گویم چرا که من به رادیو عشق و علاقه بی تردید و ریشه داری دارم که اصلا نمیتوانم انتخابش نکنم . از طرفی به دلیل اینکه در تلویزیون ارتباط چشم در چشم و نزدیکی با بینندگان دارم عاشقانه تلویزیون را نیز دوست دارم هر چند که مطمئن هستم در رادیو موفق تر هستم.»
ژاله صادقیان چندین سال است با رادیو همکاری ندارد. حتی برنامه تحویل سال ۹۶ در رادیو به ژاله صادقیان شده بود اما به گفته خودش موقعیت برایش مناسب نبود که علارغم علاقه باطنی بتواند برنامه را بپذیرد و معتقد است : «رادیو شاید جیب ما را پر نمیکند اما قلب ما را پر کرده است.»
عاشق شدن ژاله صادقیان
ژاله صادقیان در سال ۱۳۶۷ عاشق شد. او عاشق شخصی کاملا غیر مرتبط با رادیو و … ازدواج کرد. آنها سال ۱۳۶۷ عاشق شدند اما سال ۱۳۷۲ ازدواج کردند و یک فرزند پسر ۲۲ ساله دانشجوی رشته مهندسی دارند که ذهنی هنری دارد اما علاقه ای به کار کردن در حوزه هنر ندارد.
شعر خوانی ژاله صادقیان
ژاله صادقیان در خصوص شعرخوانی خود گفت : « دغدغه ادبیات در رادیو خود را نشان میدهد. علاقه من نسبت به خواندن مطالب ادبی مشخص شد و در تک تک برنامه هایی که اجرا کردم چیزهای زیادی یاد گرفتم. من از یکی از اساتید ادبیات این مملکت شنیدم که حتی اگر یک نفر در آن سوی میکروفن یا دوربین متوجه اشتباه من بشود آبروی من رفته است و من همیشه آن یک نفر را مقابل خودم دیده ام و به همین دلیل هرگز کیفیت را فدا نکرده ام چرا که حتی یک واژه نادرست که ممکن است تا چندین هزار نفر شنونده یا بیننده دارد میتواند الکوی غلط بسازد.»
فعالیت ژاله صادقیان در حوزه موسیقی
ژاله صادقیان سالیان درازی است که در کنار هنرمندان موسیقی به صحنه های کنسرت رفته و در بسیاری از کنسرت ها کار دکمه را انجام داده است و ۲ کار سنفونی : خسرو و شیرین و لیلی و مجنون را با رهبری استاد بزرگ موسیقی لوریس چکناوریان تلخیص کرده است و حکایت بلند (شاید ۴۰۰۰ بیتی) را در حدود ۴۵۰ بین تلخیص کرده و با موسیقی تلفیق کرده و برای مردم با فرم موسیقی اجرا کرده اند.
ژاله صادقیان به گفته خودش همیشه شب ها دیر خوابیده و صبح ها هم دیر بیدار میشود اما به گفته خودش شب را خیلی دوست دارد اما چون سلامتی را هم بسیار دوست دارد مدتی است تصمیم گرفته است و تقریبا حدود ۱ شب میخوابد!
ژاله صادقیان در خصوص آشپزی خود گفت : «من “قورمه سبزی” و “باقالی پلو با ژیگو” را بسیار خوب درست میکنم اما اصلا آشپزی را دوست ندارم.» او در خصوص داشتن دشمن در اطرافش نیز گفت : «قطعا دشمن دارم اما نمیدانم چه کسی است!»
علاوه بر این ژاله صادقیان در خصوص صداقت هم گفت : «”این جهان کوه است و فعل ما ندا … سوی ما آید نداها را صدا” پس ، بی تردید هرکاری انجام دهیم و از هر دستی بدهیم قطعا از دست دیگر پس خواهیم گرفت»
تلخ شدن در هنگام عصبانیت
ژاله صادقیان در خصوص نوع عصبانی شدن خود گفت : «من بسیار تلخ و بد عصبانی میشوم یعنی سکوت کامل کرده و اصلا کلامی حرف نزده و کاملا تلخ میشوم.»
وی صدای خود را به نوعی پرنده تشبیه کرد و گفت : «شاید صدایم مانند چکاوک باشد هرچند که واقعا تا به حال صدای چکاوک را اصلا نشنیده ام!»
آرزوی ژاله صادقیان
دوست دارم در یک تاتر شرکت کنم. من کار تاتر را جور دیگری میبینم و احساس میکنم جوهره خاصی در کار تاتر هست و چون در تمام طول مدتی که گوینده برنامه کودکان بودم تا حدی بازیگری نیز در کارم داشتم. و سالها در برنامه عصرانه با آقای کاردان انواع مختلف تیپ گیری ها را داشتم اما دلم میخواد تجربه ای از اجرای نقش شخص دیگری را در شخصیت خودم داشته باشم و یکی دیگر بودن را تجربه کنم!»
پرنده زیبا و زینتی چکاوک
ژاله صادقیان در خصوص صداقت هم گفت : «اگر کمی با خودمان فکر کنیم قطعا کمتر کسی از ما همان افراد با صداقت ۲۰ سال پیش هستیم در صورتیکه من مطمئن هستم که ما ایرانیها سابفه قوی و پیشینه فوق العاده ای در صداقت داریم که حتی اگر به ضررمان هم تمام میشد در طول تاریخ صادق بودیم. ای کاش باز هم همه صادق باشیم و هرگز در مقابل دروغ های ریز و درشت خود نگوییم اشکالی ندارد.»
ژاله صادقیان در پایان (به گفته خودش) دف زیبایی را که خیلی دوستش دارد به موزه دورهمی داد.
دکلمه قطعه ای از فریدون مشیری توسط ژاله صادقیان در دورهمی
ای همه مردم در این جهان به چه کارید؟
عمر گرانمایه را چگونه گذارید؟
هر چه به گیتی بود، اگر به کف آرید
هیچ ندارید اگر که، عشق ندارید
گر به ثریا رسید هیچ نیرزید
دوست بدارید، مهر بورزید…