کلیله و دمنه اثر کیست؟
کلیله و دمنه نام کتابی پند آمیز با قدمتی بیش از ۲۰۰۰ هزار سال است که از شاهکارهای ادبی جهان به شمار می آید. کلیله و دمنه اصالتی هندی دارد و بر اساس منابع موجود، تألیفی است مبتنی بر چند اثر هندی که مهم ترین آنها “پنجه تنتره” به معنی”پنج فصل” و به زبان سانسکریت است که توسط فیلسوف هندی به نام بیدبا (Bedba) و برای پادشاه هندی به نام دبشلیم (Debshleem) نوشته شده است. پنچاتنترا یا پنجه تنتره به معنی “پنج دستگاه” یا “پنج شعار” یا “پنج فصل”، کتابی است از هند باستان شامل مجموعه ای از حکایات حیوانات که به صورت نظم و نثر در یک قالب داستانی که جنبهٔ اخلاقی داشته و اساس کتاب کلیله و دمنه فارسی و عربی است. “مجموعه پنجه تنتره”، “فضایل اخلاقی” و “دوری از رذائل” و “رعایت وظائف نسبت به خانواده و اجتماع” و همچنین “تدبیر در کار کشورداری” را تعلیم میدهد.
نویسنده کلیله و دمنه حیوانات و پرندگان را به عنوان شخصیت های اصلی کتاب در نظر گرفته است و با استفاده از رفتارهای میان حیوانات به صورت کاملا هوشمندانه الگوهای زشت و زیبای رفتارهای انسانی را به تصویر کشیده است. قهرمانان کتاب کلیله و دمنه حیوانات هستند و یکی از شخصیت های مهم کتاب شیری است که نقش پادشاه را داشته و گویا یک گاو نر به نام شترباح (shetrebah) خدمتکار پادشاه (بنده ی او) بوده است. علاوه بر شخصیت شیر دو شخصیت اصلی دیگر داستان های کلیله و دمنه، دو شغال به نام های کلیکه (kalila) و دمنه (dimna) هستند و بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد. افسانه های موجود در کلیله و دمنه شامل چندین موضوع است که قابل توجه ترین رابطه بین پادشاه و مردمش است.
اصل داستان های کلیله و دمنه در هند و در حدود سال های ۱۰۰ تا ۵۰۰ پیش از میلاد به وقوع میپیوندند و قصه های کَلیله و دِمنه مربوط به دو هزار سال پیش بوده و تاکنون به بیش از ۲۰۰ زبان ترجمه شده است. کَلیله و دِمنه در دوران ساسانی از اصل هندی به فارسی میانه ترجمه شد. ساسانیان آخرین شاهنشاهی ایرانی پیش از ظهور اسلام و حمله تازیان به ایران است که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی (۴۲۷ سال) بر ایران فرمانروایی کردند. این شاهنشاهی یکپارچه را اردشیر بابکان با شکست اردوان چهارم، آخرین شاهنشاه اشکانی بنا کرد و ایران را مجدداً پس از سقوط هخامنشیان برای نخستین بار یکپارچه ساخته و زیر فرمان تنها یک دولت شاهنشاهی درآورد. شاهنشاهان ساسانی که ریشه شان از استان پارس بود، بر پهنهٔ بزرگی از آسیای باختری چیرگی یافته و در کنار امپراتوری روم-بیزانس، در طی دورهای بالغ بر ۴۰۰ سال، ابرقدرت دنیای باستان محسوب می شدند.
پایتخت ایران در این دوره، شهر تیسپون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود. دین رسمی شاهنشاهی ساسانی، کیش زرتشتی بود و اوستا و زند منابع اصلی حقوقی و دینی حکومت ساسانی محسوب میشدند. دورهٔ شاهنشاهی ساسانیان، در سال ۶۵۱، پس از کشته شدن یزدگرد سوم طی حمله اعراب به ایران، به پایان رسید و ایران تحت سلطهٔ اعراب مسلمان درآمد.
ترجمه های بعدی کلیله و دمنه :
- کلیله و دمنه در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر میدانند.
- نام پهلوی کلیله و دمنه ، کلیلگ و دمنگ بود : کلیله و دمنه مجموعه داستانهایی است از زبان حیوانات که در عهد ساسانیان از زبان سنسکریت به پهلوی نقل شده است.
- ترجمه پهلوی کلیله و دمنه هم اکنون در دست نیست و در طول سالیان از بین رفته است.
- بعد از حمله عرب به ایران ، عبدالله بن مقفع آنرا از پهلوی به عربی ترجمه کرده است : پس از اسلام روزبه پوردادویه (ابن مقفع) آن را به عربی ترجمه کرد.
- کلیله و دمنه ابن مقفع را در عهد نصر بن احمد سامانی و به فرمان او ابوالفضل محمد بلعمی به نثر فارسی ترجمه کرد. ترجمهٔ ابن مُقَفّع بسیار مقبول افتاد و مظهری از فصاحت در زبان عربی تلقی شد. ترجمهٔ ابن مقفع امروز موجود است اما میان نسخ مختلف آن، گاه تفاوت های زیادی دیده میشود و از اصل این ترجمه اثری در دست نیست.
- رودکی به فرمان امیر نصر بن احمد ، کلیله و دمنه را به نظم در آورد : کلیله و دمنه چندین بار از عربی به فارسی دری برگردانده شده است. از جمله به دستور نصر بن احمد سامانی، ابوالفضل بلعمی آن را به نثر فارسی برگرداند و سپس رودکی (در سال ۳۲۰ ق.) از کلیله و دمنه ی ترجمه بلعمی منظومه ای را به نظم درآورد. اما امروز ترجمهٔ بلعمی از بین رفته و از اثر رودکی جز چند بیت پراکنده باقی نمانده است.
- ترجمه ای از کلیله و دمنه به زبان سریانی امروز موجود است که این ترجمه نزدیک ترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویه است.
- آخرین تحریر کلیله و دمنه متعلق است به ابوالفضل علّامی ادیب پارسی گوی هندی است که درای نثری روان و صحیح است. علامی به این ترجمه نام عیار دانش داده است.
در ترجمهٔ سریانی ای که از روی متن پهلوی صورت گرفته است کلیله و دمنه ده باب است:
- باب شیر و گاو
- باب کبوتر طوق دار
- باب بوزینه و سنگ پشت
- باب بی تدبیری
- باب موش و گربه
- باب بوم و زاغ
- باب شاه و پنزوه
- باب تورگ (شغال)
- باب بلاد و برهمنان
- باب شاه موشان و وزیرانش
مجتبی مینوی ادیب، نویسنده، مصحح، مورخ و مترجم ایرانی، دربارهٔ کتاب کلیله و دمنه گفته است : «کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعه های دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و «به هر گونه زبان» نوشتند و از برای فرزندان خویش به میراث گذاشتند و در اعصار و قرون متمادی گرامی میداشتند، میخواندند و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان میآموختند.»

کلیله و دمنه ابو المعالی نصر الله بن محمد عبد الحمید
کلیله و دمنه توسط “ابو المعالی نصر الله بن محمد عبد الحمید” معروف به “نصرالله منشی” ، در قرن ششم هجری، به نثر در آمد. ابو المعالی در زمان بهرام شاه غزنوی میزیست و منشی بهرام شاه غزنوی بود و نزد این پادشاه تقرب بسیار زیادی داشت و به همین دلیل کلیله و دمنه را به صورت اختصاصی برای “بهرام شاه غزنوی” ترجمه کرد و آنرا “کلیله و دمنه بهرام شاهی” نام نهاد. در این کلیله و دمنه گذشته از نقل اصل هندی دو سه حکایت ایرانی و اسلامی بر آن افزوده شده است. ابو المعالی امثال و اشعاری به کلیله و دمنه افزود و در آن نثر متین و شیوایی به کار برد چنانکه میتوان آنرا از امهات کتاب های ادبی فارسی به شمار آورد.
مرگ ابو المعالی بین سالهای ۵۵۵ تا ۵۸۳ ه. ق. اتفاق افتاده و تاریخ ترجمه کتاب کلیله و دمنه نیز باید در حدود سالهای ۵۳۶ تا ۵۳۹ ه. ق. باشد. ابو المعالی نصر الله، در ترجمه کلیله و دمنه خود را مقید به تبعیت از متن اصلی کتاب نکرده و به ترجمه و نگارشی آزاد پرداخته است و آنرا بهانه و وسیله ای کرده است که معرف هنر و قدرت او در نوشتن باشد و بر اساس نظر محققان و کارشناسان ادبی، شهرت و اعتبار خود را مرهون همین انشای کلیله و دمنه است. در کلیله و دمنهٔ نصرالله منشی، در فصل مقدمهٔ ابن مقفع آمده است که کلیله و دمنه پانزده باب است و در اصل کتاب که متعلق به هندیان بوده است ۱۰ باب بوده است و پارسیان پنج باب دیگر به آن افزوده اند.
ترجمه “نصرالله منشی” ترجمه ای آزاد است و نصرالله هرجا لازم دانسته است ابیات و امثال بسیار از خود و دیگران آورده است. ترجمهٔ نصرالله منشی همان ترجمهای است که از آن به عنوان کلیله و دمنه در زبان فارسی یاد میشود. گاه نیز آن را “کلیله و دمنهٔ بهرامشاهی” خوانند.
تا چند سال پیش گمان میرفت که برگردان نصرالله منشی، یگانه برگردان فارسی است که از کلیله و دمنه در دست است و کسی از برگردان دیگر این کتاب آگاهی نداشت. تا آنکه در سال ۱۹۶۱ در کتابخانهٔ “توپ قاپی” سرای استانبول، برگردان فارسی دیگری از کلیله و دمنه پیدا شد. این برگردان از سوی کسی به نام “محمد بن عبدالله بخاری” انجام شده است و از زندگی او هیچ آگاهی در دست نیست. تنها از دیباچه کتابش چنین بر میآید که از وابستگان دستگاه “اتابکان حلب سوریه” بوده است. شگفت است که بخاری برگردان خود را همزمان با نصراله منشی انجام داده است، بی آنکه آن دو از کار یکدیگر باخبر باشند. اما از آن با ارزشتر آن است که برگردان محمد بخاری، بر خلاف نثر دشوار و سنگین نصراله منشی، بسیار روان و ساده است و جالب تر آنکه برخلاف نصرالله منشی “محمد بخاری” به عبارت پردازی نپرداخته و کاملاً به متن اصلی وفادار مانده و خود نیز این موضوع را تصریح کرده است.

روایت محمد بن اسحاق ندیم در مورد کلیله و دمنه
محمد بن اسحاق ندیم مشهور به ابن ندیم از کتاب شناسان سده چهارم هجری و دارای اصالتی احتمالاً ایرانی بوده است، در کتاب الفهرست که مهمترین اثر او بوده و شهرت جهانی دارد، کلیله و دمنه را در شمار “کتاب های هند در افسانه و اَسمار و احادیث” آورده است و دربارهٔ آن گفته است: «کتاب کلیله و دمنه هفده باب است و گویند هجده باب بوده که عبدالله بن مقفع و دیگران آن را ترجمه کردهاند، و این کتاب به شعر هم در آورده شده، و این کار را “ابان بن عبدالحمید بن لاحق بن عقیر رقاشی” کرده است و “علی بن داود” نیز آن را به شعر در آورده، و “بشر بن معمده” ترجمه ای از آن دارد که پاره ای از آن در دست مردم است و من در نسخه دیدم که دو باب اضافه داشت و شاعران ایرانی این کتاب را به شعر در آوردهاند که از فارسی به عربی ترجمه شدهاست و از این کتاب مجموعه ها و منتخباتی است که ساختهٔ گروهی مانند “ابن مقفع” و “سهل بن هارون” و “سلم رئیس بیت الحکمه” و… است.»
ترجمه کلیله و دمنه از عربی به فارسی
ترجمه از سانسکریت به فارسی : این نکته نیز جالب توجه است که یک بار نیز به فرمان پادشاه ادب دوست هند اکبرشاه همایون کتاب “پنچه تنتره” مستقیماً از سنسکریت به فارسی ترجمه شدهاست. مسئول این ترجمه شخصی بود به نام مصطفی خالقداد عباسی. به گفتهٔ او «حکم شد که هرچه خشک و تر در آن کتاب باشد به همان ترتیب رقم نماید تا قدر تفاوت اصل سخن و ترتیب آن و زیادتی و نقصان ظاهر گردد.» ∗
بازنویسی از فارسی به فارسی : ملا حسین کاشفی در قرن دهم هجری تصنیفی (بازنویسیای) از روی کلیلهٔ بهرامشاهی ترتیب داد و نام اثر را انوار سهیلی گذاشت. بعدها شیخ عبدالکریم سودایی دستگردی این کتاب را به صورت منظوم درآورد که این کتاب به همین نام در سال ۱۳۷۰ منتشر شد.
ترجمه از فارسی به کرمانجی : سین محمدی از روی نسخه فارسی کلیله ودمنه ترجمهای به زبان کرمانجی خراسان ترتیب داده است. این ترجمه از روی “کتاب کلیله و دمنه بهرامشاهی” اثر فاخر نصرالله منشی انجام یافته است که به دست مجتبی مینوی تهرانی تصحیح و با دقت مطابقه شده است. ترجمه سین محمدی در سال ۱۳۹۱ه.ش معادل ۱۴۳۳ه.ق و۲۰۱۲ میلادی به همت انتشارات جهانی در شهر بجنورد به چاپ رسیده است این کتاب از نظر ویژگیهای ادبی و لغوی و سبک نگارش و اشتمال آن بر واژههای نو و کمیاب و ضرب المثل ها و اشعار کرمانجی و فارسی کم نظیر است . از دیگر امتیازات ترجمه سین محمدی نسبت به کارهای مشابهی که تاکنون بر کتاب کلیله و دمنه فارسی انجام شدهاست این است که اشعار ومثل ها و کنایات متن نصرالله منشی به صورت اصل حفظ شده و چیزی از اصل کتاب کم نشده است. علاوه براین تاکنون ۹ ترجمه دیگر در زبان های کردی و کرمانجی از کلیله و دمنه صورت پذیرفته است :
- اولین ترجمه کردی کلیله و دمنه به سال ۱۹۳۴ میلادی به همت ملا کریم زنگنه انجام گرفته است. این اثر به گویش کردی/ سورانی شهر سلیمانیه کردستان عراق است.
- دومین ترجمه کلیله و دمنه به زبان کردی از سوی ماموستا «عمر توفیق الخطاط» به ثمر نشسته است. عمر توفیق الخطاط کلیله دمنه خود را در سال ۱۹۷٠ میلادی به کردی سورانی کردستان عراق است برگردانده است. او اهل شهر حلبچه است.
- سومین ترجمه کلیله دمنه به زبان کردی به شخصی به نام «دلاور» میرسد. دلاور در سال ۲٠٠۱ میلادی قطعاتی از کلیله و دمنه را از عربی به کردی سورانی برگردانده و در شهر سلیمانیه به چاپ رسانده است.
- چهارمین ترجمه کلیله و دمنه به زبان کردی توسط «محمد امین دوسکی» در سال ۲٠٠۴ میلادی در شهر دهوک کردستان عراق و با لهجه کردی کورمانجی حاصل شدهاست.
- پنجمین ترجمه کلیله و دمنه به زبان کردی در سال ۲٠۱۱ میلادی در کردستان ترکیه از جانب «علی کارادنیز» به ثمر رسیده و توسط نشر نوبهار طبع گردیده است. ترجمه کارادنیز دومین ترجمه کلیله و دمنه به زبان کردی کورمانجی نیز بحساب میآید. علی کارادنیز نویسنده، مترجم و روزنامهنگار کرد کردستان ترکیه است.
- ترجمه ششم از کتاب کلیله و دمنه به زبان کردی را استاد احمد قاضی در سال ۲٠۱۳ میلادی در شهر مهاباد در کردستان ایران انجام داده است. احمد قاضی کار خود را از روی ترجمه فارسی «ابوالمعانی نصرالله بن عبدالحمید منشی» کلیله و دمنه را به زبان کردی برگردانده است. ترجمه کلیله و دمنه احمد قاضی دارای ویژگیهای منحصر به فرد در ترجمه و تاریخ نثر کوردی سورانی است.
- هفتمین ترجمه کردی کتاب کلیله و دمنه در سال ۲٠۱۵ میلادی توسط فردی به نام «محمد چیا» در شهر سلیمانیه عراق انجام گرفتهاست. .
- هشتمین ترجمه کردی کلیله و دمنه را در سال ۲٠۱۷ میلادی «دکتر محمد عبدو علی» در عفرین کردستان سوریه انجام داده است. متن مرجع وی نیز ترجمه عربی کلیله و دمنه ابن المقفع است. این اثر به زبان کردی کرمانجی است ونویسنده آن، محمد عبدو علی، درحال حاضراز پیشگامان ادبیات و زبان کردی کرمانجی در کردستان سوریه قلمداد میشود.
- نهمین ترجمه از کلیله و دمنه به زبان کردی متعلق به «محمد صلاح گلالی» است که اطلاع از آن در دست نیست.
در موح باز بخوانیم:
- برو کار می کن مگو چیست کار
- چون تو با بد بد کنی پس فرق چیست
- باران که شدی مپرس این خانه کیست
- کار نیکو کردن از پر کردن است یعنی چه؟
- چرا در طلا فروشی از عدسی استفاده میکنند؟
- مفهوم ضرب المثل تو که نی زنی چرا بابات از حصبه مرد
- معنی ضرب المثل سحرخیز باش تا کامروا باشی چیست؟
- معنی ضرب المثل دشمن دانا بلندت میکند بر زمینت میزند نادان دوست