تنگه ابوقریب کجاست؟
تنگه در دریا به آبراهه ای بین دو خشکی اشاره می کند (مانند تنگه هرمز) اما تنگه در خشکی به دره ژرف و کوچک یا گذرگاه باریکی اشاره دارد که عبور از آن دشواری های خاص خود را دارد (مانند تنگه ابوقریب در شمال غربی خوزستان،جنوب شرقی استان ایلام). تنگه ابوقریب که چاه های ابوقریب هم در آن منطقه قرار دارد، در نزدیکی دشت عباس در جاده اندیمشک – دهلران قرار دارد. در واقع “تنگه ابوقریب” نام تنگه ای بسیار استراتژیک است که در منطقه فکه در شمال غرب استان خوزستان قرار دارد. عراق در سال ۶۷ به تنگه ابوقریب حمله کرد و به همین علت تنگه ابوقریب تبدیل به نقطه ای از ایران شد که آخرین عملیات ایران پیش از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در آن انجام شد. قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از قطعنامه های شورای امنیت است که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ ، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. قطعنامه ۵۹۸ از نظر کمی و تعداد واژه های به کار گرفته شده مفصل ترین و از نظر محتوا اساسی ترین و از نظر ضمانت اجرایی قوی ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد جنگ ایران و عراق بود. این قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد ولی دو روز مانده به سالروز صدور آن و در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد یعنی پانزده روز بعد از سقوط هواپیمای مسافری پرواز IR655 به دست آمریکا.
پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران ایر با شناسه «IR655» از تهران به مقصد دوبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ (۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی) پس از توقف بین راهی در بندرعباس به سمت دوبی در حرکت بود که با شلیک موشک فینیکس حرارتی از ناو یواساس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در ارتفاع ۱۲ هزار پایی بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند.
امام خمینی رهبر انقلاب، در ۲۹ تیر ماه سال ۱۳۶۷ پیامی دربارهٔ پذیرش قطعنامه منتشر کرد که به «نوشیدن جام زهر» معروف شد. پذیرش این قطعنامه هر چند به معنای پذیرش آتش بس از سوی ایران بود، ولی عراق به حملات خود ادامه داد و مجدداً داخل خاک ایران شد تا نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد تا با وضع بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد، اما موفقیتی بدست نیاورد و نهایتاً جنگ در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ پایان یافت.
نوار زرد رنگ روی نقشه ی بالا جاده ی دهلران – اندیشمک است و مسیر رود کرخه به صورت عمود بر جاده (بعد از دشت عباس و نرسیده به اندیمشک) قرار دارد. قرارگاه قدس هم در منطقه قدس در همین جاده قرار دارد.
خاطرات اتفاقات تنگه ابوقریب
گلعلی بابایی، نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس : «در ۲۲ تیرماه، کمتر از یک هفته به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مانده و در حالی که رزمندگان به هیچ عنوان آمادگی دفاع نداشتند، عراقیها شروع به پیشروی در تنگه بسیار استراتژیک «ابوقریب» میکنند. نیروهای ایرانی در آن بازه زمانی همه درگیر بودند، عدهای در شمال غرب و عدهای دیگر در شلمچه و جزیره مجنون درگیر بودند. بچههای گردان عمار تازه از خط پدافندی برگشته بودند، به آنها مرخصی داده بودند تا برگردند تهران، چون بیشترشان بچه تهران بودند. این بچهها حمام رفتند و آماده شدند و بلیت قطارشان را دریافت کردند. قطارهای اندیمشک معمولاً بعد از ظهر راه میافتاد. ساعت ۱۱ – ۱۰ صبح اعلام کردند عراق به تنگه ابوقریب حمله کرده است و کسی را نداریم که برود جلوی آنها بایستد. میگویند گردان عمار را بفرستید، اطلاع میدهند که گردان عمار آماده شدهاند که مرخصی بروند. دستور میدهند گردان عمار را به تنگه ابوقریب برگردانید. بچههای گردان عمار را به پادگان دوکوهه برمیگردانند و سریع تجهیزات میدهند و با کامیون آنها را به خط می فرستند.
- لشکر مکانیزه ۲۷ محمد رسولالله تهران یکی از لشکر های درگیر نیروهای سپاه در جریان جنگ ایران و عراق بود که بعدها در پی ادغام با نیروی مقاومت بسیج شهر تهران به سپاه محمد رسولالله تبدیل شد.
سردار محمدرضا یزدی، فرمانده گردان عمار : «تعدادی از نیرو های عمار به مرخصی رفته و در شهر بودند. به هر شکلی بود تعدادی که برگشته و در دوکوهه حاضر بودند را سریع جمع و توجیه کردم. ابتدا خیلی از نیروها باورشان نمیشد که میخواهند بروند عملیات اما بعد از گذشت مدتی با دیدن رفتار ما و اتفاقات متوجه شدند که بله مثل اینکه قضیه جدی است. یادم است مهمات و تدارکات نداشتیم. با همان تعداد بچه ها با مهمات محدود در تسلیحات گردان راهی شدیم. حتی یادم میآید که در تسلیحات را شکستیم. مسئول آن نبود و ما نمیتوانستیم منتظر بمانیم. کامیون ها آمدند و تقریباً تا بعدازظهر نیروهای ما کمی جمع و جور شدند. حرکت کردیم و به پل کرخه رسیدیم. تجمع عجیبی آنجا بود. ترافیک هم شده بود. یکسری عقب میآمدند و تعدادی به جلو و این باعث ترافیک شده بود. وقتی رسیدیم به دژبان آنجا گفتم اولاً اینها را پخش کن تا حین بمباران و زمانی که دشمن آتش میریزد تلفات کمتر باشد. چون لباس بسیجی به تن داشتم او مرا نشناخت و گفت اصلاً شما کی هستید؟ به شما چه؟ و… گفتم در ثانی این ترافیک را طوری حل و فصل کن تا ما رد شویم. وقتی دیدم گوشش بدهکار نیست کمی تندی کردم و گفتم اگر لازم باشد ما برویم و شما را در رودخانه بیندازیم، این کار را میکنیم! در کل بعد از اتفاقاتی راه را باز کردند و ما پیاده از پل کرخه حرکت کردیم. دو تیم را جلوتر فرستاده بودم تا منطقه را چک کنند. چون اصلاً نمیدانستیم دشمن کجاست!»
سردار محمدرضا یزدی : «حدود هشت کیلومتر پیاده رفته بودیم. نیروها غذا نخورده بودند و آب و مهمات کم بود. بعد از رسیدن به تنگه دو گروهان را در دو طرف تنگه مستقر و با دو دسته از تنگه عبور کردم. با عبور از تنگه با دشمنی که در ۱۵۰ متری پشت خاکریز مستقر بود، درگیر شدیم و آتش پرحجم دشمن اعم از توپخانه، ادوات، تانکها و تیربارها حاکی از ترس، نگرانی و در انتظار بودن عراقیها بود.» گرمای شدید هوا و نبود آب کار را برای مقابله با دشمن مجهز سخت کرده بود. استعداد دشمن چیزی در حدود یک تیپ نیرو بود و در مقابل، تعداد نیروهای ایرانی بسیار کم بود. نیروها در سختترین شرایط در برابر دشمن بعثی ایستادگی کردند و با مقاومتی مثالزدنی حماسه «تنگه ابوقریب» را رقم زدند. اگر عراقیها در آن مقطع میتوانستند از «تنگه ابوقریب» عبور کنند و به پل کرخه برسند انگار اصلاً این هشت سال را نجنگیده بودیم.»
سردار محمدرضا یزدی، فرمانده گردان عمار : «در آن منطقه و در آن روز سخت حدود ۵۰ شهید دادیم. دشمن با دیدن مقاومت رزمندگان برگشت و نیروهای گردان عمار توانستند جلوی پیشروی و حادثه جبرانناپذیری را بگیرند. تعدادی از نیروها در آن منطقه از تشنگی شهید شدند، اما تکلیفشان را انجام دادند. نگفتند تا آب نباشد و مهمات ندهید، نمیجنگیم. رفتند و به اعلیترین درجه هم رسیدند. به هر حال تعدادی از بچهها همراه قائم مقام لشکر شهید صالحی در آنجا به شهادت رسیدند و جلوی پیشروی دشمن را در ابوقریب گرفتند. سه، چهار روز بعد قطعنامه پذیرفته شد و این آخرین عملیات ایران قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بود.»
از وقایع مهم اتفاقات تنگه ابوقریب میتوان به شهادت غلامرضا صالحی، قائم مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) اشاره کرد که در روز ۲۲ تیرماه سال ۱۳۶۷ در تنگه ابوقریب شهید شد.
6 دیدگاه
پویا حیدرزاده
درود بر گردان عمار که دلیرانه و شجاعانه جنگیدند درود بر شهیدان غواص خلبان ملوان تخریب چی ها جانبازانی که عمری خونه نشین شدن یک کلام فقط ما شرمندتونیم تاریخ این کشور به شما دلیر مردان و زنان گره خورده التماس دعا
ناشناس
ای کاااااش زودتر قطعنامه رامی پذیرفتند
ناشناس
روحشون شاد
عليزاده
شهدا شرمنده ایم
ناشناس
خدا رحمتشون کنه،
خادم
سام بر شهدا و مجاهدان راه حق
خیلی عالی بود.
واقعا تشکر می کنیم از شما