سوره ای که به نام یکی از ارکان نماز است چیست؟
سوره ای بنام یکی از قسمتهای نماز موضوعی است که گاهی در مجالس قرآنی به آن اشاره می شود اما آنچه در واقع صحیح است سوره ای به نام یکی از ارکان نماز است. ارکان نماز تعدادی از واجبات نماز است که کم یا زیاد شدن آنها حتی به صورت سهوی باعث باطل شدن نماز میشود. سوره سجده یا الم سجده یا الم تنزیل، جزو سورههای مکی و در ترتیب نزول، هفتاد و پنجمین سورهای است که بر پیامبر (ص) نازل شده است و در چینش کنونی مُصحَف، سی و دومین سوره است و در جزء ۲۱ قرآن جای دارد. این سوره به سبب آیه پانزدهم آن که قرائت یا شنیدن آن سجده واجب دارد، سجده نامیده شده است؛ بنابراین یکی از چهار سورهای است که عزائم نامیده شدهاند. سوره سجده درباره معاد، خلقت هستی در شش زمان و خلقت انسان از گِل سخن میگوید و به منکرانِ قیامت هشدار به عذاب میدهد و ثواب مؤمنان را پاداشی معرفی میکند که قابل تصور انسان نیست. گفته شده آیه شانزدهم و هجدهم این سوره در شأن امیرالمؤمنین (ع) نازل شده است. همچنین در احادیث آمده است هر کس سوره سجده را هر شب جمعه بخواند، خداوند نامه اعمالِ او را به دست راست او میدهد و گذشته او را میبخشد و از دوستان محمد (ص) و اهل بیتش خواهد بود. سوره سجده ۳۰ آیه، ۳۷۵ کلمه و ۱۵۶۴ حرف دارد. این سوره از سوره های مثانی و نسبتاً کوچک قرآن و مقداری کمتر از یک حزب است. سوره سجده یکی از چهار سوره هایی که سجده واجب دارند می باشد و به همین دلیل عَزائِم گفته میشوند. این سوره همچنین جزو سوره هایی است که با حروف مُقَطَّعه شروع میشوند. عَزائِم یا عَزائِمُ السُجود به معنای سجده های واجب، به چهار سوره “سَجده، فُصِّلَت، نَجم و عَلَق” گفته میشود. در هر یک از این چهار سوره، یک آیه سجده دار وجود دارد که اگر کسی آن را بخواند یا بشنود در همان لحظه باید سجده کند. در ۱۱ سوره دیگر نیز آیاتی آمده است که هنگام شنیدن یا قرائت آنها سجده کردن مستحب است. این سوره را به این دلیل سجده نامیده اند که با قرائت یا شنیدنِ آیه پانزدهم آن، سجده بر انسان واجب میشود. همچنین برخی از مفسران، نام مضاجع را برای آن ذکر کردهاند که در آیه شانزدهم آمده است. این سوره را در شمار سورههای ممتحنات نیز آوردهاند که گفته شده این سورهها با سوره ممتحنه تناسب محتوایی دارند.
همچنین بخوانید » فرق بین واجبات و ارکان نماز
متن سوره سجده
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ
الم ﴿١﴾ تَنزِیلُ الْکِتَابِ لَا رَیْبَ فِیهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٢﴾ أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۚ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِیرٍ مِّن قَبْلِکَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ ﴿٣﴾ اللَّـهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ مَا لَکُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا شَفِیعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ ﴿۴﴾ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَهٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿۵﴾ ذَٰلِکَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۶﴾ الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ۖ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِینٍ ﴿٧﴾ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَهٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِینٍ ﴿٨﴾ ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِیهِ مِن رُّوحِهِ ۖ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ ۚ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ ﴿٩﴾ وَقَالُوا أَإِذَا ضَلَلْنَا فِی الْأَرْضِ أَإِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ ۚ بَلْ هُم بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ کَافِرُونَ ﴿١٠﴾ قُلْ یَتَوَفَّاکُم مَّلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ ﴿١١﴾وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاکِسُو رُءُوسِهِمْ عِندَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ ﴿١٢﴾ وَلَوْ شِئْنَا لَآتَیْنَا کُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَـٰکِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ﴿١٣﴾ فَذُوقُوا بِمَا نَسِیتُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَـٰذَا إِنَّا نَسِینَاکُمْ ۖ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿١۴﴾ إِنَّمَا یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا الَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ۩ ﴿١۵﴾ تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ﴿١۶﴾ فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿١٧﴾ أَفَمَن کَانَ مُؤْمِنًا کَمَن کَانَ فَاسِقًا ۚ لَّا یَسْتَوُونَ ﴿١٨﴾ أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَىٰ نُزُلًا بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿١٩﴾ وَأَمَّا الَّذِینَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ ۖ کُلَّمَا أَرَادُوا أَن یَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِیدُوا فِیهَا وَقِیلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِی کُنتُم بِهِ تُکَذِّبُونَ ﴿٢٠﴾ وَلَنُذِیقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَىٰ دُونَ الْعَذَابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿٢١﴾ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا ۚ إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنتَقِمُونَ ﴿٢٢﴾ وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَلَا تَکُن فِی مِرْیَهٍ مِّن لِّقَائِهِ ۖ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿٢٣﴾ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا ۖ وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ ﴿٢۴﴾ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ﴿٢۵﴾ أَوَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَسَاکِنِهِمْ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ ۖ أَفَلَا یَسْمَعُونَ ﴿٢۶﴾ أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْکُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنفُسُهُمْ ۖ أَفَلَا یُبْصِرُونَ ﴿٢٧﴾ وَیَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْفَتْحُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿٢٨﴾ قُلْ یَوْمَ الْفَتْحِ لَا یَنفَعُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِیمَانُهُمْ وَلَا هُمْ یُنظَرُونَ ﴿٢٩﴾ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانتَظِرْ إِنَّهُم مُّنتَظِرُونَ ﴿٣٠﴾
ترجمه سوره سجده
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الف، لام، میم. (۱) نازل شدن این کتاب -که هیچ [جاى] شک در آن نیست- از طرف پروردگار جهانهاست. (۲) آیا مىگویند: «آن را بربافته است»؟ [نه چنین است] بلکه آن حقّ و از جانب پروردگار توست، تا مردمى را که پیش از تو بیمدهندهاى براى آنان نیامده است هشدار دهى، امید که راه یابند. (۳) خدا کسى است که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، در شش هنگام آفرید، آنگاه بر عرش (قدرت) استیلا یافت، براى شما غیر از او سرپرست و شفاعتگرى نیست؛ آیا باز هم پند نمىگیرید؟ (۴) کار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمین، اداره مىکند؛ آنگاه [نتیجه و گزارش آن] در روزى که مقدارش -آن چنان که شما [آدمیان] برمىشمارید- هزار سال است، به سوى او بالا مىرود. (۵) اوست داناى نهان و آشکار، که شکوهمند مهربان است. (۶) همان کسى که هر چیزى را که آفریده است نیکو آفریده، و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد؛ (۷) سپس [تداوم] نسل او را از چکیده آبى پست مقرر فرمود؛ (۸) آنگاه او را درستاندام کرد، و از روح خویش در او دمید، و براى شما گوش و دیدگان و دلها قرار داد؛ چه اندک سپاس مىگزارید. (۹) و گفتند: «آیا وقتى در [دلِ] زمین گم شدیم، آیا [باز] ما در خلقت جدیدى خواهیم بود؟» [نه،] بلکه آنها به لقاى پروردگارشان [و حضور او] کافرند. (۱۰) بگو: «فرشته مرگى که بر شما گمارده شده، جانتان را مىستاند، آنگاه به سوى پروردگارتان بازگردانیده مىشوید.» (۱۱)و کاش هنگامى را که مجرمان پیش پروردگارشان سرهاشان را به زیر افکندهاند مىدیدى [که مىگویند:] «پروردگارا، دیدیم و شنیدیم؛ ما را بازگردان تا کار شایسته کنیم، چرا که ما یقین داریم.» (۱۲) و اگر مىخواستیم، حتماً به هر کسى [از روى جبر] هدایتش را مىدادیم، لیکن سخن من محقَقَ گردیده که: «هر آینه جهنم را از همه جنیان و آدمیان خواهم آکند.» (۱۳) پس به [سزاى] آنکه دیدار این روزتان را از یاد بردید [عذاب را] بچشید؛ ما [نیز] فراموشتان کردیم، و به [سزاى] آنچه انجام مىدادید عذاب جاودان را بچشید. (۱۴) تنها کسانى به آیات ما مىگروند که چون آن [آیات] را به ایشان یادآورى کنند، سجدهکنان به روى درمىافتند، و به ستایش پروردگارشان تسبیح مىگویند و آنان بزرگى نمىفروشند. (۱۵) پهلوهایشان از خوابگاهها جدا مىگردد [و] پروردگارشان را از روى بیم و طمع مىخوانند، و از آنچه روزیشان دادهایم انفاق مىکنند. (۱۶) هیچ کس نمىداند چه چیز از آنچه روشنىبخش دیدگان است به [پاداش] آنچه انجام مىدادند براى آنان پنهان کردهام. (۱۷) آیا کسى که مؤمن است، چون کسى است که نافرمان است؟ یکسان نیستند. (۱۸) اما کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، به [پاداش] آنچه انجام مىدادند در باغهایى که در آن جایگزین مىشوند، پذیرایى مىگردند. (۱۹) و اما کسانى که نافرمانى کردهاند، پس جایگاهشان آتش است. هر بار که بخواهند از آن بیرون بیایند، در آن بازگردانیده مىشوند و به آنان گفته مىشود: «عذاب آن آتشى را که دروغش مىپنداشتید بچشید.» (۲۰) و قطعاً غیر از آن عذاب بزرگتر، از عذاب این دنیا [نیز] به آنان مىچشانیم، امید که آنها [به خدا] بازگردند. (۲۱) و کیست بیدادگرتر از آن کس که به آیات پروردگارش پند داده شود [و] آنگاه از آن روى بگرداند؟ قطعاً ما از مجرمان انتقامکِشندهایم. (۲۲) و به راستى [ما] به موسى کتاب دادیم. پس در لقاى او [با خدا]تردید مکن، و آن [کتاب] را براى فرزندان اسرائیل [مایه] هدایت قرار دادیم. (۲۳) و چون شکیبایى کردند و به آیات ما یقین داشتند، برخى از آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مىکردند. (۲۴) در حقیقت، پروردگار تو، خود روز قیامت در آنچه با یکدیگر در باره آن اختلاف مىکردند، میانشان داورى خواهد کرد. (۲۵) آیا براى آنان روشن نگردیده که چه بسیار نسلها را پیش از آنها نابود گردانیدیم [که اینان] در سراهایشان راه مىروند؟ قطعاً در این [امر] عبرتهاست، مگر نمىشنوند؟ (۲۶) آیا ننگریستهاند که ما باران را به سوى زمین بایر مىرانیم، و به وسیله آن کِشتهاى را برمىآوریم که دامهایشان و خودشان از آن مىخورند؟ مگر نمىبینند؟ (۲۷) و مىپرسند: «اگر راست مىگویید، این پیروزى [شما] چه وقت است؟» (۲۸) بگو: «روز پیروزى، ایمان کسانى که کافر شدهاند سود نمىبخشد و آنان مهلت نمىیابند.» (۲۹) پس، از ایشان روى برتاب و منتظر باش که آنها نیز در انتظارند. (۳۰)
آیات معروف سوره سجده کدام آیات است؟
“اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیامٍ ثُمَّ اسْتَوَیٰ عَلَی الْعَرْشِ…” (آیه ۴)
خدا کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، در شش هنگام آفرید، آنگاه بر عرش (قدرت) استیلا یافت…
از آیات مشهور سوره سجده آیه ۴ است که میگوید خداوند آسمان و زمین و مابین آن دو را در شش روز آفرید. این آیه با اندکی تفاوتِ در عبارات، در شش سوره دیگر تکرار شده است. در آیه نهم سوره فصلت نیز آمده است خداوند زمین را در دو روز آفرید. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه نهم فصلت درباره مدت زمان خلقت بحث کرده و مراد از روز را در این آیه، پارهای از زمان دانسته است. تفسیر نمونه نیز «روز» را «دوران» معنا کرده است، نه روز به معنای ۲۴ ساعت.
الَّذِی أَحْسَنَ کلَّ شَیءٍ خَلَقَهُ ۖ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِینٍ (آیه ۷)
ترجمه: همان کسی که هر چیزی را که آفریده است نیکو آفریده، و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد.
به گفته تفسیر نمونه، این آیه نظام احسن را بیان میکند؛ اما پرسشی که مطرح میشود این است که مسئله شر چگونه با نظام احسن قابل جمع است. علامه طباطبایی نیز مینویسد: هر موجودی برای خودش حُسنی دارد که کاملتر و تمامتر از آن قابل تصور نیست. اما اینکه میبینیم موجودی زشت و ناپسند است، ممکن است به سبب یکی از این دو دلیل باشد:
- بدی و ناپسندی به دلیل نبود یک حُسن است. مثلا ظلم ظالم بدان جهت که فعلی از افعال است زشت نیست بلکه بدان جهت که حقی را معدوم و باطل میکند، زشت است.
- زشتی به دلیل این است که موجود مورد نظر را با موجودی دیگر مقایسه میکنیم و به سبب همین مقایسه به نظر میرسد که زشت است و حال آنکه زشتی و بدی ذاتی آن چیز نیست، مثلا خار در مقایسه با گل، زشت به نظر میرسد.