بیوگرافی و علت مرگ حسین پناهی
حسین پناهی در ۶ شهریور ۱۳۳۵ در روستای دژکوه در استان کهگیلویه و بویراحمد چشم به جهان گشود. پدرش علی پناه و مادرش ماه کنیز نام داشت. حسین پناهی در سال ۱۳۴۱ به مکتب خانه دژکوه رفت و در سال ۱۳۴۵ دوره ابتدایی خود را به پایان رساند و یکسال بعد دژکوه را ترک کرده و به برای ادامه تحصیل و خواندن خواندن کلاس ششم به سوق رفت. سوق (تلفظ: Sūq یا Soogh) یکی از شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد و قلعه دژکوه، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کهگیلویه (سوق) در استان کهگیلویه و بویراحمد است. حسین پناهی پس از اتمام کلاس ششم در سال ۱۳۴۷ به بهبهان رفت و آنجا سیکل گرفت و سپس برای طلبگی به قم رفت (سال ۱۳۵۱). پناهی در سال ۱۳۵۴ درس حوزوی رت رها کرد و به شهر شوشتر رفت و یکسال در آن شهر آموزگاری کرد و سپس در اهواز ساکن شد و به شغل های مختلف ای مشغول شد تا اینکه در سال ۱۳۵۶ به روستای دژ کوه بازگشت و با همسرش شوکت ازدواج کرد و پس از آن در سال ۱۳۵۷ به اهواز رفت و در کتابخانه ای در شهر اهواز مشغول به کار شد و اولین فرزندش به نام لیلا آنجا متولد شد. حسین پناهی در سال ۱۳۵۹ به جبهه رفت و در بخشهای فرهنگی به فعالیت پرداخت و در همان سال صاحب فرزند دومش به نام آنا شد.
حسین پناهی به همراه خانواده اش در سال ۱۳۶۰ به تهران مهاجرت کرد و به مدت یک سال در یکی از مقبرههای خصوصی امامزاده قاسم ساکن شد و در گروه تئاتری آناهیتا عضو شد و در ۱۳۶۱ نخستین تجربههای نمایشنامهنویسی خود را با نوشتن یک گل و بهار و کارگردانی نمایشنامه خوابگردها آغاز کرد. پناهی که رو به کار هنری آورده بود در سال ۱۳۶۲ آسانسور را نوشت و پس از آن نویسندگی و کارگردانی تلهتئاتر سرودی برای مادران را به کارنامه کاری خود افزود. سومین فرزند حسین پناهی به نام سینا در سال ۱۳۶۳ متولد شد و این مصادف با نخستین تجربههای بازی وی در تله تئاترهای تلویزیونی و بازی در سریال محله بهداشت و نوشتن به سبک آمریکایی شد. نهایتا حسین پناهی در سال ۱۳۶۴ به استخدام صدا و سیما در آمد و در سریال گرگها بازی کرد و دو کار “دل شیر” و “دو مرغابی در مه” را نوشت. به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش میبارید و طنز تلخش بازیگر نقشهای خاص بود. اما حسین پناهی بیشتر شاعر بود؛ و این شاعرانگی در ذره ذره جانش نفوذ داشت. نخستین مجموعه شعر او با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشد. این مجموعهٔ شعر تاکنون بیش از شانزده بار تجدید چاپ و به شش زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است. نخستین حضور سینمایی حسین پناهی در سال ۱۳۶۵ و بازی در فیلم های سینمایی :
- گال
- گذرگاه
- تیرباران
بود و همزمان در تله تئاترهای دو مرغابی در مه نیز به ایفای نقش پرداخت. از دیگر فعالیت های هنری حسین پناهی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ۱۳۶۶ : کارگردانی تلهتئاتر ماجراهای رونالد و مادرش ، بازی تلهتئاتر در آیینه خیال
- ۱۳۶۷ : بازی در فیلم سینمایی در مسیر تندباد ، بازی در فیلم سینمایی هی جو ، بازی در فیلم سینمایی ارثیه، بازی در فیلم سینمایی نار و نی و نوشتن نخستین شعرها
- ۱۳۶۸ : بازی در فیلم سینمایی راز کوکب ، نوشتن مجموعه شعر من و نازی
- ۱۳۶۹ : بازی در فیلم سینمایی چاووش ، بازی در فیلم سینمایی سایه خیال ، نوشتن پیامبران بیکتاب
- ۱۳۷۰ : بازی در فیلم سینمایی اوینار ، بازی در فیلم سینمایی مهاجر و نوشتن کابوسهای روسی
- ۱۳۷۱ : نوشتن گوش بزرگ دیوار ، بازی در فیلم سینمایی هنرپیشه ، بازی در فیلم سینمایی مرد ناتمام
- ۱۳۷۲ : نوشتن خروسها و ساعتها ، انتشار کتاب من و نازی
- ۱۳۷۳ : بازی در فیلم سینمایی آرزوی بزرگ ، بازی در فیلم سینمایی روز واقعه
- ۱۳۷۴ : نوشتن بازی و کارگردانی سریال بیبی یون برای تلویزیون، سریال توقیف و چند سال بعد نسخه سانسور شده آن از تلویزیون نمایش داده شد. (در حدود دو سوم کل مجموعه) ، انتشار دو مرغابی در مه
- ۱۳۷۵ : انتشار آلبومی از دکلمه شعرهایش با نام ستارهها و بازی در سریال دزدان مادر بزرگ
- ۱۳۷۶ : به صحنه بردن نمایش چیزی شبیه زندگی ، انتشار چیزی شبیه زندگی ، انتشار بیبی یون و انتشار خروسها و ساعتها
- ۱۳۷۷ : بازی در فیلم سینمایی کشتی یونانی
- ۱۳۷۸ : نوشتن دیالوگهای سریال امام علی و بازی در آن
- ۱۳۷۹ : بازی در سریال یحیی و گلابتون
- ۱۳۸۰ : بازی در سریال آژانس دوستی
- ۱۳۸۱ : نوشتن مجموعه نمیدانمها ، بازی در سریال روزگار قریب
- ۱۳۸۲ : بازی در سریال آواز مه ، نوشتن مجموعه سالهاست که مردهام
ماجرای کناره گیری حسین پناهی از روحانیت
حسین پناهی که بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگیاش بازگشته بود، چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت کرد تا اینکه زنی برای پرسش مسئلهای که برایش پیش آمده بود پیش حسین رفت و از حسین پرسید که فضلهٔ موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاشم بود افتاده است، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه میدانست روغن نجس است (روغن محلی معمولاً در تابستان از حرارت دادن کره به دست میآید و در هوای آزاد و با توجه به گرم بودن هوا در تابستان روغن همیشه به صورت مایع است)، ولی این را هم میدانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانوادهاش را باید تأمین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آن را دربیاورد و بریزد دور، روغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که حسین علیرغم فشارهای اطرافیان نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین به تهران آمد و در مدرسهٔ هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامه نویسی را گذراند.
علت مرگ حسین پناهی و محل مقبره
حسین پناهی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ در سن ۴۸ سالگی درگذشت و در قبرستان شهر سوق (واقع در استان کهگیلویه و بویر احمد) به وصیت خودش به خاطر اینکه مادرش در آنجا دفن شده است به خاک سپرده شد. علت مرگ حسین پناهی به گزارش پزشک قانونی سکته قلبی بوده است. حسین پناهی که از خرداد ماه سال ۱۳۸۳ ضبط آلبوم دوم دکلمههایش را آغاز کرده بود، تصمیم برای جمعآوری مجموعه شعرهایش داشت و ضبط دکلمه شعرهایش را در شب یکشنبه یازدهم مرداد ۱۳۸۳ به پایان رساند. پناهی در ساعت ۹ شب چهارشنبه چهاردهم مرداد ۱۳۸۳ آخرین تماس تلفنی با پسرش سینا را داشت و ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ فوت کرد. البته کسی از مرگ وی مطلع نبود تا اینکه پیکرش توسط دخترش آنا در ساعت ۱۰ شب روز شنبه ۱۷ مرداد (۳ روز پس از مرگش) در خانهاش واقع در خیابان جهانآرا کشف شد و در معاینه پزشکی قانونی علت فوت حسین پناهی «ایست قلبی» تعیین شد و پیکرش سه شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۸۳ در سوق تشییع شده و به خاک سپرده شد.
انتشار آثار حسین پناهی پس از مرگ وی
در ۱۵ مهرماه ۱۳۸۳ آلبوم دکلمه آخرین سرودههای حسین پناهی به نام “سلام، خداحافظ” منتشر و سپس در اردیبهشت سال ۱۳۸۴ مجموعه کامل اشعارش به نام “چشم چپ سگ” در هفت دفتر منتشر شد. در سال ۱۳۹۰ دو سی دی دکلمههایش با نام “راه با رفیق” منتشر شد و همچنین وی یک دفتر شعر و یک نوشته تئاتر به نام چیزی شبیه زندگی ۲ دارد که هنوز چاپ نشدهاند.
افتخارات حسین پناهی
- ۱۳۶۷، نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (در مسیر تندباد)
- ۱۳۶۹، برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد (سایه خیال)
- ۱۳۷۱، نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (مهاجران)
کتاب های حسین پناهی
- نامههایی به آنا
- به وقت گرینویچ
- افلاطون کنار بخاری
- سالهاست که مردهام
- ستارهها
- کابوسهای روسی
- نمیدانمها
- من و نازی
- من و نازی (۲)
- جهان زیر سیگاری من است
- نوید یک روزبلند نورانی
- نامههایی به آنا ۲
- خروسها و ساعتها
- دو مرغابی در مه
- راه با رفیق
- چیزی شبیه زندگی
- بی بی یون
11 دیدگاه
تارا
متفاوت بود
ناشناس
روحش شاد ویادم گرامی
نوید نیزاری
ما مرده پرستیم، قاعده این است
هرکه مرد در عقبش ،آه حزین است
***** نوید نیزاری ******
محمد
سلام ، ما باید هم به زنده ها احترام بگذاریم و هم یادِ درگذشتگان باشیم ، مگر میشود کسی فوت کند و او را کاملا فراموش کنیم ؟
Arezo
من عاشق شعرای پر از حرفش هستم خدارحمتش کنه اقای پناهی عزیز رو
سارا
خدا رحمتش کنه
من هم در استان کهگیلویه و بویراحمد زندگی میکنم
این بازیگر رو خیلی دوستدارم شعراش هم عالین
بیایید صلوات و فاتحهای نثار روحش کنیم
پگاه
خدا رحمتش کنه خیلی شعر هایش را دوست داشتم
ناشناس
خدا رحمتش کنه مرد بود پاکدامن
ناشناس
خدا رحمتش کند
ناشناس
روحش شاد
ناشناس
آدمهای خوب زودتر میمیرن.خدا رحمتش کنه.ما هم آخرش همون راه رو میریم.همه میدونن یه روزی میمیرن ولی تو باورشون نیست.