ترک آرزو کردم رنج هستى آسان شد
غزل معروف “ترک آرزوکردم رنج هستی آسان شد” از غزلیات معروف و دلنشین “بیدل دهلوی” است.
ابوالمعالی میرزا عبدالقادر بن عبدالخالق ارلاس، متخلص به بیدل، و نیز شناخته شده با نام “بیدل دهلوی” شاعر پارسی سرای سبک هندی،متولد شهر پَتنه، مرکز ایالت بهار در کشور هندوستان و یکی از کهن ترین شهرهای جهان است. بیدل دهلوی در پتنه تربیت یافت و بیشتر عمر خود را در “شاه جهان آباد دهلی” زندگی کرد و آثار منظوم و منثور خود را ایجاد نمود.
ترک آرزوکردم رنج هستی آسان شد
ترک آرزوکردم رنج هستی آسان شد … سوخت پرفشانی ها کاین قفس گلستان شد
عالم از جنون منکردکسب همواری … سیل گریه سر دادم کوه و دشت دامان شد
خامشی به دامانم شور صد قیامت ریخت … کاشتم نفس در دل، ریشهٔ نیستان شد
هرکجا نظر کردم فکر خویش راهم زد … غنچه تا گل این باغ بهر من گرببان شد
بر صفای دل زاهد اینقدر چه مینازی … هرچه آینه گردید باب خود فروشان شد
عشق شکوه آلودست تا چه دل فسرد امروز … سیل میرود نومید خانهای که ویران شد
جیب اگر به غارت رفت دامنی به دست آریم … ای جنون به صحرا زن نوبهار عریان شد
جبریان تقدیریم قول و فعل ما عجز است … وهم میکند مختار آنقدر که نتوان شد
برق رفتن هوش است یا خیال دیداری … چون سپند از دورم آتشی نمایان شد
چین نازپروردهست گرد وحشتم بیدل … دامنیگر افشاندم طرهای پریشان شد
بیدل دهلوی
در موج باز بخوانیم :