برنامه ماه عسل شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۶ – قسمت سوم – امید پسری که ۳۶ سال بود مادر خود را ندیده بود و در برنامه پارسال مادرش را یافت امشب مهمان برنامه ماه عسل بود.
میهمان : امید – مهمان قسمت سوم
داستان جدایی
مادر امید سالها پیش به همراه خانواده از اربیل عراق به ایران آمده و در مازندران ساکن میشود و همانجا در سن ۱۴ سالگی ازدواج کرده و صاحب فرزندی به نام «امید» می شود. ازدواج او به دلیل اختلاف قومی دوام چندانی نداشته و وقتی امید حدودا ۳ ساله بوده، مادر و پدرش از همسرش جدا شده و امید به خانواده پدر سپرده شده و از آن پس مادر و پسر هرگز یکدیگر را نمیبینند!
ماجرای تلخ
۲ سال پس از این جدایی که امید ۵ ساله باید باشد، به مادر او خبر کشته شدن امید را در یک سانحه میدهند و مادر تا ۳ سال بعد از این خبر همچنان در همان دیار در انتظار میماند تا اینکه با ناامیدی و با این باور که دیگر امید در این دنیا نیست و او را نمی بیند، از مازندران به کرمان می رود. او در کرمان با خانواده ای آشنا میشود که آنها هم قبلا در اربیل عراق زندگی کرده اند. این خانواده همسایه منزلی بودند که مادر امید در آن ساکن شده بود. همین آشنایی مسبب ازدواج آنها میشود اما ناپدری امید قبل از ازدواج از داستان ازدواج اول همسرش و امیدی که به وجود آمده بوده است اطلاع نداشته است. با این حال پس از فهمیدن ماجرا همه تلاش خود را برای پیدا کردن امید انجام میدهد چرا که به گفته ی خودش : “ندایی در درون او از زنده بودن امید خبر میداده است.”
بازگشت به عراق
این زوج سال ۱۳۷۶ به عراق بازمیگردند و در همان سال ها پدر متوجه میشود که ظاهرا داستان مرگ امید دروغ بوده و او زنده است! به همین دلیل بارها و بارها برای پیدا کردن او به شهرهای مرتبط در ایران(تهران، مازندران) و حتی شهرهای مختلف برای پیدا کردن امید سفر میکند و بالاخره او را پیدا می کند و خبر یافتن او را به مادر امید می دهد و متقابلا امید را هم از وجود مادر آگاه می کند.جالب آنکه با اینکه از وجود هم آگاه میشوند اما باز هم فرصت دیدار محقق نمیشود تا اینکه در برنامه ماه عسل یکدیگر را میبینند!